گورستانها چه تاریخی را پشت سر میگذارند و چرا برای حکومتهای مختلف همواره یکی از حساسترین مکانها بهلحاظ استراتژیک بودهاند؟ چشم دوربین چه چیز را برای انسان ثبت و ضبط میکند که چشم خود او آن را از نظر میگذارند و عبور میکند؟ این سوالها شاید بتواند مقدمهی خوبی برای ورود به کتاب «بازآرایی گورستان» و دریافت مقصود نویسندگانش باشد. این کتاب را میتوان گونهای عکس-جستار و حاصل همکاری یک عکاس و دو جامعهشناس دانست. جستارهایی از مهدی یوسفی و حسام سلامت پیرامون موضوع مرگ، گور، گورستان و تاریخش که در کنار مجموعه عکسهای آیدین باقری از قبرستانهای قدیمی آمده است. جستار اول کتاب، پرسش هستیشناختی از مرگ و رابطهی ما با آن را پیش میکشد و بررسی میکند. حسام سلامت در این بخش با الهام از بحثهای والتر بنیامین و نوربرت الیاس دربارهی مرگ، گورستان را تلاقیگاه زندگان و مردگان میداند. او مینویسد: گورستانها تا جایی که به متروکه بدل نشده باشند، وجه عینی و ذهنی مردگان را همزمان برپا نگه میدارند و از این حیث بهمثابهی گوشهای از جهان ابژکتیو، در هیئت یادمان یا فضای مادی خاطره ظاهر میشوند. مهدی یوسفی نیز در این کتاب، به موضوع مهم قبرهای مشروطهخواهان تبریز و سرگذشتشان پرداخته است؛ قبرهایی که در فرآیند نوسازی و توسعهی شهری، از میان بزرگراهها سردرآوردهاند. او همچنین دربارهی مقبرهی شعرای این شهر نیز نکاتی مهم را یادآور شده است، از جمله آن که تعیین محل برای ایجاد این مقبره چندان هم دقیق نبوده است و تنها با استناد به نیمجملهای از نادرمیرزا تشخیص دادهاند که مقبرهی شاعران باید در شرق مدفن میرزا عیسی باشد. درحالیکه خود نادرمیرزا مورخی دقیق و وسواسی بود که از صحت تام و تمام این گفته اطلاعی نداشت. جملگی این بحثها اهمیت استراتژیک گورستان در طول تاریخ را نشان میدهد و کش و قوسی که همواره برسر مدفن این بدنهای خاموش تا به امروز وجود داشته است. آیدین باقری در این کتاب، عکاس-پرسهزنی است که به تعبیر صالح نجفی، عرصه را مهیای جستارهایی کرده که در برابر تلاش گفتار حاکم جهت بهبند کشیدن روحهای سرکش، مقاومت میکنند.