اثربخش بودن به معنای انجام درست کارها است. در حالت آرمانی، کارکنان باید هم اثربخش و هم کارآمد باشند. بدین مفهوم، اثربخشی مدیریتی به دانش، مهارتها، قابلیتها و صلاحیتهای افرادی مربوط میشود که با توجه به حوزه فعالیت خود، مسئول دستیابی به سقف مقرر بهرهدهی، کیفیتبخشی و بهرهوری به شمار میروند. اغراق نیست اگر ادعا کنیم که مفهوم اثربخشی مدیریتی از وجوه نسبتا مورد غفلت در مطالعات مدیریتی بوده است. این نکته به ویژه در مورد اقتصادهای در حال توسعه صدق میکند. در پاسخ به این نیاز محسوس، پژوهش حاضر میکوشد روند شکلگیری و نیاز به اثربخشی مدیریتی در صنایع خودروسازی در ایران را تشریح و تحلیل کند. از این نظر، این پژوهش مقدماتی میکوشد تا پارامترهای اثربخشی مدیریتی دو کارخانه بزرگ خودروسازی در ایران را مورد کنکاش قرار دهد. امید میرود این کتاب که حاصل همین پژوهشهاست، بتواند چشماندازی از مهارتها و قابلیتهایی را فراهم کند که مدیران عملا به آنها نیاز داشته و خود نیز مایل به برخورداری از آنها هستند.
کتاب اثربخشی و چالش های مدیریت