دنیای طنز دنیای غریبی است! دنیایی که همهی وجودت را به بهت میکشاند، بیدارت میکند تا فراتر از همه رذیلتها و در جهت آسمان رستگاری گام پیش نهی…و قیصر خود نامی آشنا برای همهی اهالی شعر و ادب است. قیصر شاعری است که به دور از همهی گرایشهای افراطی دل به شعر ناب داد و در پی رادی و مردی با همهی وجودش گام برداشت. از خیلیها سخن درشت شنید، اما بیگمان به کسی سخن درشت نگفت و لحن شعرش خود گواهی است محکم بر این نگاه!
در شعر قیصر، طنزها لباس یکرنگی برتن دارند، با تو صادقانه به گفتگو مینشینند و با همهی سادگی خویش ناگهان در زیر پوستت میدوند، بلندت میکنند و آنگاه دستت را گرفته و تو را به سمت کوچههایی میبرند تا نشانت دهند که درد یعنی چه؟… و در یک کلام، طنز در شعرهای قیصر، طنزهای زیرپوستی، طنزهای ناگهانیاند! در شعر قیصر دردهایی که رنگ طنز دارند، با شکلها و ساختارهایی متفاوت خود را نشان میدهند. ساختار آنها، گاه کنایه است، گاه بازی زبانی، گاه تعابیری عامیانه، گاه تکرار و…
قیصر انسان ناب بود و تنها از یک انسان ناب، شعر ناب میتراود و شعر ناب، تنها، یکی از حسنهای اوست! برای شناخت اندیشهی او و همهی زوایای وجودش، باید احوال و آثارش را درست نگریست و به دقت مطالعه کرد. به امید آنکه ناگهان زود دیر نشود و حسرتی همیشگی نهاد ما نماند!
کتاب طنزهای ناگهان