کاراتهکا همچو قایقرانی است که بر پهنه دریای کاراته شناور است. خیلی که حرفهای باشد، مهارت پیدا کند، سالها زحمت بکشد، با طوفان و امواج سهمگین و خروشان دریا دست و پنجه نرم کند، دست آخر تنها دریانوردی حرفهای و کارکشته میگردد که با دریا آشناست. ولی همین دریانورد از دنیای شگفتانگیز زیر آب چندان خبری ندارد. دانش او در برابر آن عظمت به قدری ناچیز است که به حساب نمیآید. در دریای پهناور کاراته میتوان شنا کرد، شیرجه زد یا به اعماقاش رفت و غواصی کرد یا فقط بر قایقی نشست، پارو زد یا بر کشتی سوار شد تا دور دستها دریانوردی نمود. یک کاراتهکا هر چقدر حرفهای و ماهر باشد، تنها ناخدایی کهنهکار میشود ولی او هم نمیتواند انتهای افق را ببیند. وقتی در دریا شناوریم، پی به حقیقت انکار ناپذیر کوچکی خود میبریم. برای کسب دانش حقیقی کاراته باید به اعماق رفت و مکاشفه کرد.
کتاب کاراته (مبانی و فلسفه)