آن روز مالبادیها راضی شدند برگردند، محل جدیدی برای قبرستانشان آماده کنند و بعد از آن که ایلبانیها گندمها را درو کردند بیایند زمین را زیر و رو کنند و هر چه مرده پیدا شد با خود به گورستان تازه ببرند. بندیر هم به همه قول داده بود که از مزارع مراقبت خواهد کرد. بی معطلی دور زمینها حصاری بلند کشیدند تا سگی یا شغالی استخوانی را با خود نبرد.
شب و روز ده مرد و بچه سال دور زمینها میچرخیدند و صدا میدادند تا دال گرسنهای، مردهای را سرگردان آسمان نکند.
کتاب تلخاس