تبریک میگویم. شما به تازگی اولین قدم خود را بر روی آن راه پله برداشتهاید و به جایی رسیدهاید که همیشه میخواستید باشید. شما میدانید که من در مورد سفر موفقیت صحبت میکنم. این در واقع همان جایی است که شما به تنهایی در تاریکی از پله پایینی با یک شلوار جین نازک و یک تیشرت شروع میکنید. وقتی به آن پله آخر میرسید، همه جا با تشویقهای مداوم، با یک مدال روی سینه، یک ارکستر کامل در حال نواختن، چشمهای متحیر در همه جا، اسکناسهای صد دلاری آویزان از سقف، به شما نگاه میکنند.
اما این یک فیلم نیست و زندگی واقعی است. شما با خرید این کتاب یکی از هوشمندانهترین کارهای واقعی را که تا به حال انجام دادهاید مرتکب شدهاید.
اگرچه احتمالا چنین احساسی ندارد. در عوض، یحتمل میترسید که این فقط یک کتاب تقلبی دیگر با عنوان «چگونه با کمترین تلاش ممکن هرچه سریعتر ثروتمند شویم» باشد، مانند ده کتاب دیگری که قبلا خریدهاید، خواندهاید و گوشهای پرتاب کردهاید. من شک شما را درک میکنم. با این حال، اطمینان میدهم زمانی که این صفحات را ورق میزنید، وقتی است که خورشید موفقیت شما شروع به طلوع میکند.
من دوست دارم وقتی کامیابی را "دریافتش کردی" صورتت را ببینم. من دوست دارم وقتی نفس خود را بیرون میدهید و میگویید "وای چه عالی" مگس روی دیوار در کنارت باشم. آن لحظهای است که متوجه میشوید از قبل «ثروت» در درونتان بوده است، در تمام مدت آن را داشتهاید و تنها کاری که باید انجام دهید این است که آن را رها کنید.
کاش میتوانستم سر میز شام شما یا در اتاق استراحت در دفترتان نامرئی باشم، وقتی هفت رازی موفقیت را با دوستان و همکارانتان به اشتراک میگذارید - اما به نوعی زیر سنگینی زندگی هر روز آنها «فراموش کردهاید». ای کاش میتوانستم آنجا باشم وقتی که شما شروع به بالا رفتن از آن پلکان میکنید تا ثروت آیندهتان را برآورده کنید.
کتاب قدرت دیوانگی در موفقیت و پولدار شدن