منطقه گرایی نوین در سه دهه اخیر به یکی از اصلی ترین موضوع های رشته های علوم سیاسی روابط بین الملل و اقتصاد تبدیل شده است. در واقع نوعی دیالکتیک در میان جهانی شدن و منطقه گرایی ایجاد شده است. در تعریف مفهوم منطقه گرایی در میان پژوهشگران حوزه های مطالعات منطقه ای و روابط بین الملل اتفاق نظر وجود ندارد. در بسیاری موارد همگرایی در سیاست بین الملل با منطقه گرایی یکسان برآورد می شود. شاید یکی از دلایل این رویکرد آن باشد که همگرایی به صورت بسیار آشکارتر در سطح منطقه دیده می شود. گاه منطقه گرایی با فراملی گرایی یا گرایشهای میان حکومتی شناخته میشود که به گسترش همکاریهای اقتصادی و سیاسی میان دولتها و دیگر کنشگران در مناطق جغرافیایی مشخص اشاره دارد. عوامل موثر در تحلیل منطقه گرایی بسیار گوناگون هستند. منطقه گرایی بر اساس میزان انسجام اجتماعی (زبان، قومیت، نژاد، فرهنگ مذهب، تاریخ و میراث مشترک) همگرایی اقتصادی (الگوها و رژیمهای تجاری و مکمل بودن اقتصادی) یا یکپارچگی سیاسی (نوع رژیم ایدئولوژی و زمینه های اجتماعی مشترک) و انسجام سازمانی وجود نهادهای رسمی منطقه ای تجزیه و تحلیل میشود.
کتاب مقدمه ای بر مطالعات منطقه ای