این شرح نکات قابل توجهی دارد که میتوان در بهبود آن کوشید. به نظر میرسد برخی اشتباهات املایی و نگارشی در متن وجود دارد که گاهی خواندن را دشوار میکند. استفاده از خط تیرههای معترضه در برخی موارد ممکن است جای بهتری داشته باشد تا متن روانتر شود. همچنین، شروع جملات بعد از نقطه با واو بدون دلیل ادبی مشخص، باعث میشود پیوستگی و انسجام متن کمی کاهش یابد. آدرسدهی پینوشتها نیز میتواند واضحتر و دقیقتر باشد تا خواننده راحتتر به منابع مراجعه کند. در برخی جملات، نبود فعل یا کامل نبودن ساختار جمله باعث شده معنا کمی مبهم شود. به نظر میرسد همین نکات باعث شده که در جلسه معرفی شرح، مصطفی ملکیان بیشتر به بیان دیدگاههای خود بپردازد تا نقد مستقیم مؤلف. از طرفی، استفاده مکرر از گیومه برای تأکید کلمات، ممکن است خواننده را کمی خسته کند؛ شاید بهتر باشد تأکیدها به شیوههای متنوعتری بیان شوند. همچنین، در برخی بخشها، تغییر ناگهانی به زبان محاورهای و عباراتی مانند «اسطورهایش» ممکن است با فضای کلی متن همخوانی نداشته باشد. در نهایت، میتوان گفت شرح حاضر تلاش قابل توجهی است، اما در زمینه بیان تناسبها و ارتباط کلمات گاهی به گونهای اغراقآمیز و پیچیده پرداخته شده که حجم متن را افزایش داده است. با این حال، شرحهای دیگری مانند شرح شمیسا و محمدرضا نوشمند نیز نمونههای بسیار خوبی هستند که میتوان از آنها الهام گرفت. امیدوارم در آینده شاهد چاپ کتابی از شرح نوشمند نیز باشیم.
شرحی است جامعِ مزخرفات. پر از غلطهای املایی. پر از خط تیرههای معترضهی بیجا. جملاتی که بعد از نقطه با واو شروع میشوند بدون هیچ دلیل ادبی وصل و فصل. آدرس پینوشتهایی که معلوم نیست کجا باید بهش مراجعه کرد. جملات ناقص و بریده بریده بدون فعل. به نظر به همین خاطر مصطفی ملکیان در جلسه معرفی این شرح سراغ مؤلف نرفت راست رفت حرفای خودشو زد. استفاده افراطی از گیومه؛ شارح بجای اینکه تأکید واژهها رو با انشاء خودش مؤکد کنه، دائما از گیومه استفاده میکنه. در بسیاری جاها ناگهان از ادبیات گفتاری استفاده میشود: «پس آنچه گسترده و حاکم میشود نور مطلق است با مفهوم عرفانی/اسطورهایش:» اسطورهایش؟ اغراق و افراط و تکلف در نشان دادن تناسب بین کلمات که حجم زیادی از شرح را اشغال کرده است: تناسب «گفت» با «لب». «تناسب انگشت و شن: اینکه با انگشت بر شنها و ماسهها نقش و طرح میزنند امری رایج است.» تا بحال شرحی بهتر از شرح شمیسا و نوشمند ندیدم. کاش دومی کتاب میشد.