نویسنده در این کتاب با بررسی سیر تطوّراندیشۀ انسانی و نقش اشکال گوناگون زبان در بیان آن، به تحلیل چگونگی پیوند معانی هستی شناختی روایات رمزی با زبان نمایش و بازتاب آن در شیوۀ اجرای نمایش های آیینی شرق می پردازد، تا ضمن بررسی استمرار و وجوه اشتراک این معانی در متون رمزی، فرهنگ تصویری و اشکال آیینی نمایش در فلات فرهنگی ایران زمین، به کسب شیوه ای کاربردی برای اقتباس، نمایشی کردن و اجرای روایات داستانی نمادین و رمزی ادبیات فارسی نائل آید.