وقتی عطار نیشابوری کتاب شریف اسرارنامه را به مولانای سیزده ساله اهدا می نمود، گفت: «... زود باشد که این جوان آتش در دل عشاق عالم زند». آن روز کسی تصور نمی کرد جذبة نگاه نافذ رند شوریده از راه رسیده ای چون شمس تبریزی چنان آتشی در نیستان وجود مولانا زند که عالم و عالمیان را در شر و شور عاشقانه و عارفانه اندازد. مثنوی های عارفانه مثنوی معنوی، غزلیات شورانگیز دیوان کبیر شمس و حکم پندآموز فیه ما فیه دریا به دریا باده ناب عارفانه است که سرمستان عالم معنا را مستی مضاعف دهد. جرعه ای از این مینای روح افزا برگیرید، بی تردید خود به خمخانه آن خواهید زد.
اصلاً راضی نیستم از این کتاب حتی غزلیاتی هم که آورده کامل نیست. مثلاً از یک غزل ۱۵ بیتی، ۳ بیتش رو آورده. این کار چه معنایی داره واقعاً؟! دیگه زیادی گزیدهست!