مرتضی عاشق باران و تماشای رودخانه پاک دز بود. چه در گرما در گرمای رودخانه ذوب شوند و چه در زمستان یا در زمستان ، جایی که فقط از تماشای آنها لذت می برد. باران های زمستانی و بهاری دزفول به حدی شدید بود که نهرها سرازیر می شدند و کوچه ها را می ریزند ، اما کوچه های شیب دار به سرعت آب رودخانه دز را تأمین می کرد و دز بیشتر به سمت جنوب می چرخد. رگه های این شهر باستانی از کوه های زاگرس تا شمال شرقی سرچشمه گرفته و تا جلگه های حاصلخیز جنوب گسترش می یابد.
سلام خیلی کتاب رو دوست داشتم خیلی خوب تصویر سازی کردم مخصوصا شیخ مادرش رو روی کولش میبرد حرم واقعا خوش به سعادتشون در جوار حرم مولا چه قشنگ زندگی کردن و دوستی ایشون با سید علی شوشتری من رو یاد مولانا و دوستشون انداخت
هنوز کامل نخواندم اما بسیار کتاب با فضیلت و زیبایی است با قلمی دلنشین توصیه میشه برای کسانی که تردید به خواندن دارند اصلا شک نکنند
با سلام و عرض ادب من امروز کتاب رو سفارش دادم و هزینه هم واریز شد بفرمایید چه شکلی روند ارسال کتاب را پیگیری کنم تشکر
نویسنده بسیار عالی توانست چهره ای از شیخ مرتضی در ذهنم بسازد. اطلاعات سیاسی درباره دوران قاجار، دخالت روس و انگلیس، عهدنامه گلستان و ترکمان چای هم در کتاب هست. کاش روایت هایی این چنین برای همه بزرگان وجود داشت. دوست دارم دربارهی سید علی شوشتری و ملااحمد نراقی هم بیشتر بدونم.
اصلا فکرشو نمیکردم یامین پور تو اولین تجربه ش بتونه اینقدر شیرین بنویسه! اونم داستان زندگی کسی که بسیار نامداره و کار هرکسی نیست روایت داستان زندگیش... شیخ مرتضی انصاری کسی که شاگردانی مثل میرزا شیرازی و سید جمالالدین اسدآبادی رو تربیت کرد که رسما سرنوشت وقایع خاورمیانه رو تغییر دادن.
خدا بهشون توفیقات روز افزون بده بیشتر از این اثرها به ما هدیه بدن
واقعا کتاب خوبیه . علاوه بر قلم شیرین نویسنده این رمان یکی از مواردی که خیلی جلب توجه کرد استفاده از جملات پر معناییه که لطافت کتاب رو دوچندان کرده و واقعا جا داره که آدم بعد از این که این کتاب رو یکبار خوند به فکر مطالعه دوباره ش باشه. من که واقعا از این کتاب راضی بودم
اره واقعا بنده فعلا ۴۰ صفحه شو خوندم ..یک رمان کم نظیر
آها😐😐 بسیار هم عالی