کتاب زندگینامه کریستیانو رونالدو

Cristiano Ronaldo: The Biography
کد کتاب : 26524
مترجم :
شابک : ‏‫‭978-9646382350‬‬‬
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 337
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2015
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب زندگینامه کریستیانو رونالدو اثر گیلم بالاگ

کریستیانو رونالدو یکی از بهترین فوتبالیست های تمام دوران است، رویایی که او از دوازده سالگی به دنبال آن بود. طولی نکشید که در خانه اش را بزرگترین باشگاه های اروپا زدند، اما این منچستریونایتد بود که در رقابت برای امضای او پیروز شد. رونالدو تحت تعلیم سر الکس فرگوسن به یک فوتبالیست و ورزشکار کامل تبدیل شد و در این راه موفق به کسب سه عنوان لیگ و یک لیگ قهرمانان اروپا شد.

او سپس با انتقال به رئال مادرید با مبلغی رکوردشکنی تبدیل به بزرگترین کهکشانی این تیم شد. با این حال، او روابط دشواری با مدیران، هم تیمی ها و هواداران داشته است - و دوران حضور او در باشگاه اغلب تحت الشعاع رقابت شدید او با بارسلونا و لیونل مسی قرار گرفته است.

گیلم بالاگوئه، روزنامه‌نگار معتبر فوتبال و کارشناس بازی اسپانیا، گزارشی قطعی از آنچه رونالدو را به بازیکن و مرد امروزی تبدیل کرده است، ارائه می‌کند.

کتاب زندگینامه کریستیانو رونالدو

گیلم بالاگ
گیلم بالاگ ، زاده ۱۹۶۸، روزنامه ‌نگار فوتبال اسپانیایی و نویسنده سرشناس است. او به‌طور منظم در Sky Sports Revista de la Liga کار می‌کند و همچنین برای برخی از روزنامه‌های بریتانیایی و همچنین چند روزنامه اسپانیایی نوشته‌است.
دسته بندی های کتاب زندگینامه کریستیانو رونالدو
قسمت هایی از کتاب زندگینامه کریستیانو رونالدو (لذت متن)
اهمیتی ندارد شرایط چه باشد، وی به سختی تلاش می کند. اگر توپ طلا را ببرد، باز فردای آن تمرین می کند. اگر قراردادش را تمدید کند، فردایش تمرین می کند، اگر تمدید نکند، تمرین می کند، تمام این ها، عوامل تعیین کننده ای هستند که بر روی ورزشکاران تاثیر دارند اما در مورد رونالدو، هیج روزی وجود نداشته که تمرین را آسان گرفته باشد.

در یکی از روزهای بهاری که کریستیانو شش ساله شد، کش و قوسی به خود داد و از تختش پایین پرید. صدای پدر و مادرش را شنید که در آشپزخانه جر و بحث می کنند. پدر دوباره بیش از حد نوشیده بود. وقت نهار بود و مادر غذا را آماده می کرد. دعوای آنها همیشه سر پول بود. مادرش التماس می کرد که پدر از نوشیدن دست بکشد، بیشتر پولی که از باغبانی و تدارکات تیم محلی به دست می آورد صرف الکل می شد و حقوق مادرش صرف غذا و اجاره خانه که هرگز کافی نبود. از صبح تا شب کار می کرد و همیشه در حال پخت و پز یا تمیز کردن خانه بود. به سختی کار می کرد و هر آنچه در توانش بود برای خانواده انجام می داد. ولی پدر کمکی نمی کرد. پدر قول می داد که دیگر ننوشد، اما هرگز به قولش عمل نمی کرد. غم انگیز بود. زمانی که مست می کرد ترسناک می شد و کریستیانو از این حالت متنفر بود. به پدرش نگاه می کرد و می دانست که خودش نیست. کریستیانو عاشق او بود و امید داشت روزی این عادت بد را ترک کند.