داستان نویسنده ای پرحرف و خودشیفته به نام شهاب سمیع آذر که با توهم بزرگ ترین شاعر و نویسنده ایران بودن، خانواده اش را دلزده می کند. شهاب که همیشه در خیالاتش زندگی خود را با ترور شدن توسط عده ای ناشناس پایان می دهد، به دلایلی نامفهوم خودسوزی می کند و شخصی به نام سعید آبنوس با فرورفتن در شخصیت او، نقشش را ادامه می دهد.
کتاب چهارده سالگی بر برف