مربیگری موثر عملکرد افراد را اصلاح می کند. همچنین آنها را ترغیب میکند که خودشان بیندیشند، اقدام کنند و درنهایت چیزی یاد بگیرند. در مقام یک مدیریا رهبر، اینکه فردی خبره یا با استعداد باشید، کافی نیست. برای ایجاد نتایج پایدار، مدیران باید بتوانند استعدادها و خروجی های افراد را گسترش دهند، اما نه با افزایش کنترل و نظارت دقیق تر برآنها، بلکه مدیر باید بتواند کاری کند که افراد بهترین خودشان باشند، مثلا با کم کردن میزان اعمال کنترل برآنها در مقام یک مدیر در نقش مربی، در مدت گفت وگوها میتوانید بر فرد یا وظیفه یا موقعیتی که درباره آن صحبت میکنید، تمرکز داشته باشید؛ بدین ترتیب شما قادر خواهید بود به جای اینکه خودتان موضوع را حل و فصل کنید برای پیشبرد اوضاع به توانایی های افراد تکیه کنید.
کول به کمک همین ایجاد رقابت، خود را از این تله رهانید. البته این حرکت را بسیار مخفیانه و زیرپوستی انجام داد. او می گوید: «در ابتدا، تمام همکارانم به عقل من شک کرده بودند، چون به نظرشان خیلی زمانبر و پرهزینه بود؛ اما الان همه دارند همین کار را می کنند. شما به این روش، با اشخاص زید ملاقات می کنید و آشنا می شوید و با انواع و اقسام مفاهیم صنعتی نیز آشنا خواهید شد. در برخی موارد دیگران متقاعدتان می کنند و قبول می کنید که حق آنهاست و یاد می گیرید عوامل تمایز و برتری شرکتهای دیگر را به درستی ارزیابی کنید. البته، هیچ کدام از این ها تنها با هم صحبتی با یک نفر به وجود می آید.