روزی از روزها دو برادر مناقب خوان به نام های ابراهیم و اسرافیل که درحال سخنرانی درباره ی امام مهدی (عج) برای مردم هستند، به بهانه ی انحراف اذهان عمومی و ایجاد خدشه در اعتقادات مردم، توسط سربازان حکومتی دستگیر می شوند. آن دو پس از دیدن پادشاه نوجوان و نورسیده ی ملک خود، از او فرصتی می خواهند تا داستان زندگی امام غائب و ناظر را برایش نقل کنند. به این شرط که اگر توانستند وجود امام دوازدهم را به او ثابت کنند، آزاد شده و درغیر اینصورت به وزیر سپرده شوند.
کتاب غایب