پس از آن به دیدن انیمیشن بلند بیتل ها، زیردریایی زرد رفتیم. اگرچه از سبک هینز ادلمن، طراح آن، خوشم آمد اما کیفیت بریده بریده بیشتر صحنه ها باعث ش د تا پس از نیم ساعت بسیاری از تماشاگران به لابی بیایند. در ظاهر انیمیشن منقطع تنها برای ۲۵ دقیقه می تواند تماشاگر را نگه دارد؛ مهم نیست چقدر صاحب سبک یا نوآورانه باشد. با وجود این که زیردریایی زرد طرفدارانی دوآتشه در میان موسسه های تبلیغاتی و دانشجویان داشت، مردم عادی از آن دوری کردند. این فیلم سال ها بازار فیلم های غیر دیزنی را کساد کرد. یکی از روسای عالی رتبه یونایتد آرتیستو. که زیر دریایی زرد را پخش کرده بود، به من گفت: « بیتل ها در اوج محبوبیت شان هستند و باز هم مردم از انیمیشنی که کار دیزنی نباشد دوری می کنند. تهیه کننده های آن دوران همیشه در مورد انیمیشن می گفتند: «اگر اسم دیزنی رویش نباشد هیچ کس برای دیدنش می رود. اما مسأله واقعی این است که نه تنها نام، بلکه تخصص و مهارت دیزنی بود که تماشاگران را تسخیر می کرد و آنها را ۸۰ دقیقه در جای نهان نگه میداشت.
بی تردید درست میگفت. اگر یک موسیقی دان گام های خود را بشناسد، می تواند روی اجرا تمرکز و ایده ها را به طور تفکیک ناپذیر در موسیقی عرضه کند؛ اما اگر مرتب مجبور باشد به فوت و فن آن چه انجام میدهد بیاندیشد، به هیچ وجه نمی تواند بنوازد. بنابراین، اگر تمامی اصول را بدانیم و درک کنیم، آن وقت است که ابزار خلق را به دست می آوریم و تنها آن زمان است که می توانیم به اجرا بپردازیم.