1. خانه
  2. /
  3. کتاب دارم خجالت می کشم از اینکه انسانم

کتاب دارم خجالت می کشم از اینکه انسانم

3.5 از 1 رأی

کتاب دارم خجالت می کشم از اینکه انسانم

Daram Khejalat Mikesham
٪15
40000
34000
درباره مرتضی امیری اسفندقه
درباره مرتضی امیری اسفندقه
مرتضی امیری اسفندقه متولد ۱۳۴۵،در تهران که اصالتاً اهل اسفندقه(شهرستان جیرفت،استان کرمان)می باشد، شاعر ایرانی است. او بابت سروده‌های خود، نامزد یا برنده جایزه‌هایی چون کتاب سال، قلم زرین و کتاب فصل شده‌است. امیری اسفندقه درتهران زاده شد، و دوران کودکی خود را در شهر مشهد گذراند. او در این شهر، به انجمن‌های ادبی شاعرانی مانند مهدی اخوان ثالث و محمد قهرمان رفت‌وآمد داشت.
امیری اسفندقه نخستین کتاب شعر خود را در سال ۱۳۷۳، در انتشارات حوزه هنری با عنوان بازوان مولایی منتشر کرد. این اثر شامل مجموعه‌ای از مثنوی‌های شاعر با موضوعات " «وطن»، «جنگ ایران و عراق» و «برادر شهید» ش است. دومین کتاب او، که باز هم یک مجموعه مثنوی بود، رستاخیز کلمات نام داشت که در سال ۱۳۷۷ در نشر گلچرخ منتشر شد. در سال ۱۳۸۷، انتشارات نیستان، گزیده اشعار امیری را در مجموعه «گزیده ادبیات معاصر» روانه بازار نشر کرد.
در سال ۱۳۷۸، کتاب این شرح شرحه شرحه را در نشر سفیر صبح منتشر کرد که عنوان فرعی آن تجلی و بررسی اجمالی رمضان در ادوار شعر پارسی بود. امیری اسفندقه در ۱۳۸۴، نخستین مجموعه قصاید خود را با عنوان چین‌کلاغ در نشر لوح زرین منتشر کرد که همراه با کتاب نوشداروی طرح ژنریک نوشته سید حسن حسینی و عصرانه در باغ رصدخانه اثر مفتون امینی در فهرست نهایی نامزدهای جایزه کتاب سال قرار گرفت و در نهایت از این اثر تقدیر شد. این مجموعه شعر، همچنین توانست جایزه قلم زرین را برای این شاعر به ارمغان آورد.
امیری در سال ۱۳۹۲، مجموعه شعر نِماشُم را منتشر کرد که شامل ۸۶ قطعه شعر نیمایی، ۳۸ غزل، ۳ قطعه و ۴۰ رباعی بود. در همین سال مجموعه شعر دارم خجالت می‌کشم از این‌که انسانم، را منتشر کرد که شامل مجموعه شعرهای نیمایی، قصاید و غزل‌های این شاعر، با نگاهی به حمله آمریکا به عراق است.
اسفندقه در سال ۱۳۹۶، دومین مجموعه قصاید خود را با عنوان سیاه‌مست سایه تاک منتشر کرد.
امیری اسفندقه در سال ۱۳۹۵، به عنوان دبیر هنری ششمین جشنواره شعر انقلاب منصوب شد.
دسته بندی های کتاب دارم خجالت می کشم از اینکه انسانم
قسمت هایی از کتاب دارم خجالت می کشم از اینکه انسانم

افتاده کنج خانه، با دست های خالی نوروز بی هیاهو، نوروز خشکسالی در کوهپایه امسال یک لاله هم نرویید خوش کرده ایم دل را با نقش های قالی تصویر تازه ای نیست، پیرار و پار هم بود: نعش هزار کودک، خونین و خاک مالی ما را نداد فرصت تا یک دهن بخوانیم زخم زبان امسال، پرخاش پارسالی گرمای کهنه ی روز، سرمای سرکش شب رنگ کویر دارد، نوروز این حوالی

نظر کاربران در مورد "کتاب دارم خجالت می کشم از اینکه انسانم"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

درود بر شاعر توانمند، امیری اسفندقه عزیز

1403/05/27 | توسطمحمد - کاربر سایت
0
|