کتاب قصه های کربلا

Tales of Karbala
کد کتاب : 47766
شابک : 978-6004130721
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 96
سال انتشار شمسی : 1394
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 21 اردیبهشت
مجید ملامحمدی
مجید ملامحمدی در سال 1347 هجری شمسی در خانواده‎ای روحانی در قم به دنیا آمد. پدرش آقای حجه الاسلام والمسلمین محمدمهدی اشتهاردی از نویسندگان برجسته حوزه علمیه قم است. به همین خاطر با کتاب انس گرفت. در سال 1365 وارد حوزه علمیه قم شد. از سال1369 به طور جدی کار شعر و داستان را در مطبوعات کودک و نوجوان شروع کرد.او عضو تحریریه مجله‎های سلام بچه‎ها و پوپک شد. از آن سال تا کنون حدود پنجاه جلد کتاب در زمینه‎های داستان، شعر و تحقیق از او منتشر شده است. حدود بیست کتابش در جشنواره‎های ...
قسمت هایی از کتاب قصه های کربلا (لذت متن)
بیابان دور و بر ما، به خاطر خشکسالی و کم آبی، علف کمی داشت. به همین خاطر پسرم وهب و همسرش هانیه، گوسفندانمان را به علفزار پای کوه برده بودند. گوسفندان ما خیلی کم بودند. کمتر از تعداد انگشتان یک دست. من مشغول نخ ریسی بودم که صدایی شنیدم. با تعجب برخاستم و گفتم: چه شده است، مثل این که وهب و هانیه زودتر از همیشه برگشته اند! وقتی از خیمه بیرون آمدم، نگاهم به کاروانی افتاد که در نزدیکی خیمه ی ما ایستاده بود. کاروانی کوچک با تعدادی شتر و اسب. جا خوردم. آن ها که بودند؟ مردی به طرف خیمه ی ما آمد و به من سلام کرد. سرش پایین بود و نگاهش مهربان. از او دعوت کردم که پا به داخل خیمه مان بگذارد. با مهربانی وارد شد و از حال و روزم پرسید. وسایلمان را مرتب کرد. غبار از آینه ی ما گرفت و با خوشرویی گفت: مادر، چیزی احتیاج نداری، هر چه می خواهی بگو؟