خواندن نقد داستان گرچه ممکن است به اندازۀ خواندن داستان لذت بخش نباشد، به همان اندازه لازم است. اگر نقد سالم، اصولی و حرفه ای در اعتلای داستان نویسی اثری بسزا دارد، یک دلیلش اثرگذاری آن بر ذوق و انتخاب ادبی خوانندگان است. نقد سالم معطوف به داستان اما اثرگذاری اش فراتر از خود داستان است؛ زیرا نویسنده و خواننده را نیز شامل می شود. شاید نیاز به توضیح دربارۀ اثر نقد بر نویسنده نباشد. این نکته که نقد از راه آشکارکردن ضعف و قدرت داستان به زیادت توجه و بهترشدن کار نویسنده یاری می رساند، دیگر جزء معلومات عموم شده است؛ اما فقط این نیست. حضور نقد قوی حتی به داستان نویسانی که داستانشان نقد و بررسی می شود نیز کمک می کند؛ زیرا یکی دیگر از کارکردهای نقد، نظارت است. نقد چشم ناظر جامعه یا به طور مشخص جامعۀ ادبی گسترده است؛ آن هم نه ناظر بی طرف بلکه ناظری که محک می زند، می سنجد و داوری می کند. جریان نقد باعث می شود نویسنده حضور یک چشم ناظر را بر آثار خود احساس کند و با وسواس و دقت بیشتری بنویسد. «بی اعتنایی دیدن»، «رهاشدگی» و «نادیده گرفته شدن» احساس غالب میان اکثر نویسندگانی است که در جامعه بدون نقد می نویسند.