جهان فرهنگی قرآن به عنوان گفتمانی جاودانه، الگوی تمام عیاری برای به سامان کردن ارزشها و هنجارهایی است که به موازات حیات دنیوی انسان، تأمین سعادت اخروی او را نیز در نظر دارد. این الگوی برتر به دنبال بر پا ساختن یک سازه نظاممندی است که با منطق گفتمانی خود از عمق تا افق تمام لایههای فرهنگ و جامعه را تسخیر کرده و به آن شکلی آسمانی میدهد.
گرانیگاه این گفتمان جاودانه، متکی و متعلق به مفهوم مهم توحید است که ذخیره شگرفی از معنادهی را در خود دارد. این کانون معرفتبخش، عناصر و نشانههایی را بر پایه مبانی، غایات، اصول و فرضهای بنیادین حول خود مقولهبندی میکند که به تمام آنها صیغهای الهی میبخشد و با ادراکات نظامیافتهای که در زندگی انسان نهادینه میکند، هویّت فرهنگی و اجتماعی انسانها را تابع خود میسازد.
زیستجهان حاصل از این منطق گفتمانی، در مدلوارهای جامع، تمام حیات انسانی و فعل و انفعالات ذهنی و عینی جامعه را بر اساس جهانبینی و منطق خاصی تنظیم نموده و واقعیتهای زندگی انسان را در برهمکنشی منسجم میان تمام ابعاد حیاتی او به خوبی بیان میکند.
محتوای اثر جهان فرهنگی قرآن، بیان کننده بنیانهای منطق ساختاری و نظام معنایی در همه شئون فرهنگی و اجتماعی انسان از منظر قرآن است که به موازات حیات دنیوی کفایت کننده سعادت اخروی انسان میباشد. نظریههای برآمده از این منطق، مظهر کلانگفتمان برتری است که “توحید” در نقطه کانونی و تمام عناصر دیگر در پیرامون آن به مثابه منبع فرهنگ و تمدن اسلامی قلمداد میشوند.
دغدغه اساسی این پژوهش، نوع پاسخدهی به تبیین چیستی و چگونگی ساخت و بازتولید جهان فرهنگی بر اساس جهانبینی و ترسیم مبانی نظری قرآنی است که در پرتو گفتمان حاصل از آن، بتوان الگوی تمام عیاری برای کلّیه گرایشها، ارزشها، هنجارها و رفتارهای اجتماعی در زیستجهانی جامع که تأمینکننده سعادت دنیوی و اخروی انسان است، ارائه داد.
برای دستیابی به چنین هدفی، توجه لازم به موقعیتهای زبانی و تحلیلهای زبانشناختی آیات و نیز توصیفات فرازبانی برای نیل به نگرشی جامع لازم است؛ بنابر این از مناسبترین روش تحلیل برای انجام اینکار یعنی “تحلیل گفتمان” که رویکردی بینارشتهای است بهره گرفته شد که در آن ساختار آیات و کشف و توصیف روابط زبانی و بافتهای خارج از متن و موقعیتی مورد توجه قرار میگیرند.
برای نشان دادن نظام معنایی نهفته در متن حول محور دال برتر “توحید”، که کانون ارتباط تمام مفاهیم قرآنی است، گفتمان رقیب در فرایند به حاشیهرانی، به چالش کشیده میشود و با برجستهسازی عناصر مهم این نقطه کانونی یعنی “علم”، “ایمان” و “عمل صالح”، که گستره شمولیاش تمام ساحتهای وجودی انسان را در برمیگیرد، به غیریتسازی عناصر گفتمان رقیب همت گمارده است.
این اثر توانسته است به طور روشمند، ضمن ارائه تقریری مناسب از مفاهیم قرآنی در رابطه بحث مورد نظر، به تبیین جدیدی در حوزه معرفتی مربوط به فرهنگ و جامعه دست یابد و زمینههای دسترسی به افقهای تازهتری از فهم آیات را فراهم آورد.
استفاده از روششناسی مناسب و بررسی مفاهیم قرآن در شبکهای به هم پیوسته، این ظرفیت را نشان داده که تمام مفاهیم با تحت پوشش قرار گرفتن در چنین منطقی، جهان فرهنگی بازتولید از قرآن را تفسیر و تحلیل میکنند.
این کتاب به لحاظ رویکرد تفسیر موضوعیاش، به مباحثی پرداخته که امروزه شدیدا در جوامع علمی برای جبران خلأهای فکری و فرهنگی نیاز است و به جهت مباحث بنیادینی که در آن مطرح است مطمئنا خواهد توانست به بخشی از دغدغههای صاحبنظران در حوزه فرهنگی و اجتماعی پاسخ دهد.
کتاب جهان فرهنگی قرآن