مقوله ازدواج، به ویژه ازدواج با محارم درجه اول، به عنوان موضوعی مقدس و موروثی به مدت حدود دویست و پنجاه سال در تاریخ ایران واقعه پیچیدهای بوده است. این مسأله بهخصوص در دوران پیش از اسلام و در نهایت در نیمه دوم حکومت ساسانیان به عنوان یک رسم رایج شناخته میشده است.
در دل این اختلافات و تنازعات، دو گروه اصلی نقش داشتند: از یک سو، زرتشتیان مزدیسنی مغان که به عنوان اکثریت زرتشتیان در هند شناخته میشدند و از سوی دیگر، زرتشتیان ایران (شامل گبرها و مجوس) که در ایران قرار داشتند. این تنازعات از دل عدم آگاهی زرتشتیان پارسیزبان نسبت به مفاهیم و آییننامههای دینی دیگر و بهویژه تعصبات سنتی که در دین خود داشتند، نشأت میگرفت. از دورانهای قدیمی، حتی در دوران ساسانی، این مسأله مورد سوال، انتقاد، و حتی تحقیر از سوی ملتها و دینهای دیگر قرار میگرفت.
تا زمان شاپور اول، شاه ساسانی، به نظر میرسد که این مسأله به طور موقت در فراموشی فرو رفته بود و فشاری که پیشتر از سوی مزدکان (یکی از شش تیره و قوم مادی) به منظور اجرای این رسم و تعهد عمومی آن اعمال میشد، به تدریج فراموش میشد. پس از حکومت مادها، مزدکان نقش بسیار مهمی در امور دینی و تعهدات مذهبی داشتند. آنها در دورانهایی که به توازن و سوءتعقلسنجی در دربار شاهان میپرداختند، مثل تعیین سعد و نحس در زمانهای جنگ، تصمیمگیری برای نشستن بر تخت و سفر، و تعیین ولیعهد با توجه به مخالفت یا تایید شاهان و دیگر مسائل پیچیده مذهبی و آیینی را بر عهده داشتند.
کتاب ازدواج مقدس