در اثر حاضر می خواهیم ببینیم که جهان اسلام در آن روزگار، که دو رویه تمدن بورژوازی غرب اوج خویش را آغاز می کرد، چگونه و با چه ویژگی هایی با آن دو پدیده رویاروی شد. خواست ما در این پژوهش آن است که نخست به شیوه ای بسیار کوتاه نشان دهیم که فرمانروایان و دستگاه های حاکم بر سرزمین های اسلامی چگونه با دانش و کارشناسی نوین از یک سو و با استعمار غرب از سوی دیگر رویاروی شدند و سپس به سخنی درازتر پیرامون شیوه برخورد اندیشه گران و اصلاحگران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب بپردازیم. چون دامنه سخن در این زمینه بسیار گسترده است، ما برآن شدیم که نخست، نخستین برخوردهای ایرانیان، به ویژه اندیشه گران، با آن دو پدیده را مورد پژوهش قرار دهیم و سپس درپژوهشی جداگانه، که در حقیقت جلد دوم همین کتاب به شمار خواهد آمد، ویژگی های رویارویی اندیشه گران دیگر سرزمین های اسلامی را بررسی می کنیم و...
این کتاب آگاهیها خوبی از برخورد دنیا غرب و ایران از عصر صفویه تا قاجار میده ولی به نظرم نویسنده بیش از اندازه در جای جای کتاب استعمار غرب مسئول همه پس رفت ایران میدونه و تکرارش ملالت آور میشه ولی تا حد ممکن سعی کرده بی طرفی رعایت کنه چندجا اشاره میکنه که شد ما به این نقطه رسیدیم که مورد استثمار قرار گرفتیم