هانری کربن تفکر سهروردی را مسبوق به هرمس، افلاطون، زردشت و نوافلاطونیان می داند و ابداع های فلسفی وی را در نظر نمی گیرد. تفسیر او از فلسفۀ اشراق ناظر به الهیات و عرفان ایرانی است که بعدها از آن به «باطن» یاد می کند. او برای اشتمال تاریخی مطالعات خود، نظریه فراتاریخ را طرح کرد؛ اما این نظریه با فلسفۀ اسلامی و حکمت ایران باستان و فلسفۀ اشراق سازگار نیست و هر سه تفکر را به باطن گرایی سوق می دهد. بعدها کربن به حسب انس با آثار و اندیشه های سهروردی تا اندازه ای گسست معرفتی از غرب یافت. بخش قابل توجهی از مطالعات کربن به بررسی منابع تفکر سهروردی اختصاص دارد. به نظر وی منابع مهم این حوزه هرمس، افلاطون، زردشت و نوافلاطونیان است. البته این بخش از مطالعات او با افراط همسوست؛ به گونه ای که مانع درک وی از بررسی ابداعات فلسفۀ اشراق می شود.
سلام علیکم، از شما ممنونم که این کتاب را معرفی کرده اید.