پوپو کتاب قصه/ زیاد داره بچه ها / اما وقتی می خونه/ او یک کتاب خود را / به جای اینکه آن را / از زیر پا برداره / خیلی مرتب و خوب / توی کمد بزاره / کثیف و پاره می کرد / کتاب قصه اش را / می انداختش زیر پا / توی اتاق به هر جا / مادر می گفت به پوپو / برای چاپ کتاب ...