... و من فکر می کردم هنر بمثابه ی آب است برای تشنگان، و هنرمند بمثابه ی سقایی در بیابان. من داعیه ی هنرمند بودن ندارم، فقط احساس کردم که باید چیزی بگویم. این گفته های من است، نه کاملا گفته های من، بلکه برگردان گفته های شما. فلسفه شعر مهم تر بود یا شعر فلسفه؟ من برآنم که پاسخی به این پرسش دهم. تلاشی مذبوحانه است، اما مجدانه. سالها پیش یاد گرفتم که بگویم، و این آغاز یک انسان بود. فکر می کردم که ده بار بنویسم و به خواننده ام ارائه دهم تا او پاره اش کند، اما تلاش می کنم تا در یازدهمین بار، با تشویق خواننده ام مواجه شوم. آنگاه من پاره اش می کنم. پاره اش کنید. فرساد فرهادی
کتاب شعر فلسفه