کتاب سفر به اعماق فلسفه

How to Live a Good Life
کد کتاب : 61190
مترجم : مانی فرسایی
شابک : 978-6227383133
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 254
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2020
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب سفر به اعماق فلسفه اثر مجموعه ی نویسندگان

«سفر به اعماق فلسفه» برای همه‌ی علاقه‌مندان به فلسفه، کتاب مفید و بسیار جذابی است. چه آن‌ها که به طور جدی آثار فلسفی را مطالعه می‌کنند، چه آن‌ها که به این حوزه علاقه‌مندند و قصد دارند مطالعه در این عرصه را آغاز کنند.
نویسندگان این کتاب، با نثری روان و صمیمانه، بدون دشوارگویی، مهم‌ترین جنبه‌ها و اساسی‌ترین وجوه هر یک از جریان‌های مهم فلسفی را به شکلی روشن و منظم نوشته‌اند. ارجاعات آن‌ها به جنبه‌های جذاب چهره‌های مطرح فلسفه که گاهی همراه با طنز نیز هست، کتاب را خواندنی‌تر هم کرده است.

یکی از ویژگی‌های متمایزکننده‌ی این کتاب از کتاب‌های جریان‌شناسی مشابه این است که هر یک از جریان‌ها و مکاتب مهم فلسفی را متخصص همان حوزه به شکلی کاملا روشن و نظام‌مند معرفی کرده و سرویراستاران، فقط درباره‌ی مکتبی نوشته‌اند که حوزه‌ی تخصصی‌شان بوده است.
به جز این ویژگی، هدف سرویراستاران کتاب، صرفا توضیح جریانات فلسفی به صورت محض و تاریخ‌محور نبوده است، بلکه آن‌ها تلاش دارند راهنمایی عملی و قابل استفاده برای زندگی به ما ارایه دهند. به گونه‌ای که با مطالعه‌ی فصل‌های مختلف کتاب و آشنایی با آن‌چه دیگران می‌گویند، بتوانیم به درک بهتری از اندیشه‌های خود و فلسفه‌ی زندگی‌مان برسیم.

فهرست کتاب:

مقدمه

گروه نخست. فلسفه‌های باستانی مشرق‌زمین
بودیسم
کنفوسیوس‌گرایی
دائوئیسم

گروه دوم. فلسفه‌های باستانی مغرب‌زمین
ارسطوگرایی
رواقی‌گری
اپیکوریسم

گروه سوم. سنت‌های دینی
هندوئیسم
یهودیت
مسیحیت

گروه چهارم. فلسفه‌های مدرن
اگزیستانسیالیسم
پراگماتیسم
نوع‌دوستی ثمربخش

نتیجه‌گیری

«ماسیمو پیلیوچی» استاد فلسفه‌ی دانشگاه نیویورک است. او سه دکترای مختلف دارد: دکترای ژنتیک، دکترای زیست‌شناسی و دکترای فلسفه‌ی علم. پیلیوچی به عنوان یک فیلسوف به نظریه‌ی تکامل و رابطه‌ی علم و فلسفه و دین علاقه‌مند است. در این کتاب، کار اصلی و هدایت نویسندگان، برعهده‌ی پیلیوچی بوده است و دو استاد فلسفه‌ی دیگر او را در طراحی محتوایی و ویرایش مقالات همراهی کرده‌اند: «اسکای سی. کلیری» که در فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم چهره‌ی شاخصی است و «دنیل ای. کافمن»، استاد فلسفه‌ی دانشگاه میسوری.

کتاب سفر به اعماق فلسفه

نکوداشت های کتاب سفر به اعماق فلسفه
A thoughtful, introductory guide to choosing a philosophy for living a meaningful life.
یک راهنمای مقدماتی اندیشمندانه بر انتخاب فلسفه ای برای تجربه یک زندگی پرمعناتر.
Barnes & Noble

A timely portrait of what it means to live an examined life in the twenty-first century.
تصویری بهنگام از معنای «زیست آزموده» در قرن بیست و یکم.
Penguin Random House Penguin Random House

A wonderful summary of the collected wisdom of humanity in a highly readable book.
خلاصه ای شگفت انگیز از خرد جمعی انسانیت در کتابی فوق العاده خواندنی.
Five Books

قسمت هایی از کتاب سفر به اعماق فلسفه (لذت متن)
نکته جالب بعدی هم این بود که اندیشمندان پیرو این فلسفه، خوش نداشتند «اگزیستانسیالیست» نامیده شوند. حتی «گابریل مارسل» که در سال 1945 نخستین بار از این اصطلاح استفاده کرد، بعدها از کاربرد آن سر باز زد. «دوبوار» و «سارتر» نیز با اکراه این لقب را پذیرفتند، چون در هر صورت دیگران آن دو را با همین عنوان می شناختند.

دیدگاه آن ها چندان از شیوه های بودایی برای رهایی از وابستگی و نیل به «نیروانا» دور نیست. این تنها نقطه اشتراک فلسفه شرقی و غربی هم نیست: جهانشهرگرایی «رواقیون» به طرز حیرت انگیزی شبیه این تفکر «کنفوسیوس» است که همگان باید به منزله عضوی از خانواده ما در نظر گرفته شوند.

یک مثال معمولی را در نظر بگیرید: کسی به شما اهانتی می کند، احتمالا با این قصد که احساساتتان را جریحه دار کند. در چنین موقعیتی باید چند چیز را در نظر داشته باشید. اولین مورد این که آیا اهانت واقعا نقدی معتبر به حساب می آید؟ اگر چنین بود، باید آن را بپذیرید و تلاش کنید بهتر باشید. در غیر این صورت چه؟ قضیه را به شوخی برگزار کنید، زیرا او به وضوح حرف کاملا اشتباهی می زند.

کوری مولر، مدیر وب‌سایت طنز اگزیستانسیال کمیک، در توییتی رهنمودهای زیر را برای این‌که چگونه اگزیستانسیالیست باشید، ارائه داده است: ۱. همیشه خیلی خیلی اگزیستانسیال باشید. ۲. خودتان را اگزیستانسیالیست ننامید. ۳. زیاد سیگار بکشید. نکته‌ی جذاب این توییت آن بود که بسیاری از فلاسفه‌ی اگزیستانسیالیست، به‌ویژه دوبوار، سارتر و یار مخالف آن‌ها آلبر کامو، واقعا هم زیاد سیگار دود می‌کردند. نکته‌ی جالب بعدی هم این بود که اندیشمندان پیرو این فلسفه، خوش نداشتند «اگزیستانسیالیست» نامیده شوند. حتی گابریل مارسل که در سال ۱۹۴۵ نخستین بار از این اصطلاح استفاده کرد، بعدها از کاربرد آن سر باز زد. دوبوار و سارتر نیز با اکراه این لقب را پذیرفتند، چون در هر صورت دیگران آن دو را با همین عنوان می‌شناختند. البته آن‌ها تلاش فراوانی به خرج می‌دادند تا «خیلی خیلی اگزیستانسیال» باشند یا به بیان ساده، همواره بر مبنای عقاید اگزیستانسیالیستی خود زندگی کنند. این وضعیت چندان هم دست‌یافتنی نیست، زیرا وجود ما، مفهومی ساکن و ثابت نیست. تأکید آن‌ها بیش‌تر روی (اصیل) «شدن» یا همان شیوه‌ی تعامل ما با جهان بود. اگزیستانسیالیسم یعنی «کاری» که انجام می‌دهید، نه «کسی» که هستید.
تکه‌ای از فصل اگزیستانسیالیسم کتاب
فلسفه‌ی زندگی در ساده‌ترین حالت، چهارچوبی است متشکل از متافیزیک (یعنی شرح چگونگی کارکرد جهان) و اخلاق (به معنای مجموعه قواعدی قابل تعمیم بر تعامل با دیگران). درنتیجه پرسش اصلی این نیست که آیا فلسفه‌ی زندگی دارید یا خیر، بلکه سوال این‌جاست که اگر این فلسفه مورد بررسی دقیق قرار گیرد، همچنان به کار می‌آید یا خیر؟ یک چنین فلسفه‌ی زندگی را می‌توان فلسفه‌ی خوب نامید؟
بریده‌ای از مقدمه‌ی کتاب