کتاب پیش رو در قالبی کودکانه از زاویه دید یک پرنده ی خیالی به روایت آن چه که در روز عاشورا در کربلا رخ داده می پردازد. پرنده ای روزها است که آبی نخورده، او تشنه است و پرواز می کند تا شاید بتواند جرعه ای آب پیدا کند اما حالا ده روزی هست که نتوانسته چیزی بیابد؛ حتی آسمان هم تکه ای ابر ندارد که امیدی به بارش باران باشد، تا اینکه روز دهم فرا می رسد؛ او ابری تیره را از دور می بیند و به سوی ابر پرواز می کند، اما نزدیک که می شود می فهمد آن چه که دیده ابر نیست، بلکه گرد و غباری است که از معرکه بر پاشده…
کتاب پرنده در گودال