دیگر رمقی برایم نمانده است. حتی نای غر زدن هم ندارم. اکنون بالای این پرتگاه ایستاده ام، باد موهایم را پریشان می کند که تمامش مال خودم است. خورشید کم کم دارد غروب می کند، راستش دقیقا نمی دانم درکدام خیابان به سر می برم و اصلا چطور شد سر از این پرتگاه درآورده ام، آن هم بعد از هفت سال. حالت تعلیقی که دارم بسیار جالب است. حالتی که هفت سال تمام آن را تجربه نکردم. هفت سال تمام، مانند زنده به گوری زیر خاک جیغ می کشیدم. آیا تا به حال به گوشت خورده است خاک عایق صدا باشد؟ نه؟ اما من نه تنها شنیده ام، بلکه دیده ام. هفت سال تمام زبانم بند آمده و عروس آتش شده ام. اگر قدمی به سمت جلو بردارم، صاف پرت می شوم ته دره و اگر بخت با من یار باشد، اگر دوست داشته باشد، برای یک بار هم که شده یاور من باشد، کسی پیدایم نخواهد کرد و از همه مهم تر اینکه داماد آتش دستش به من نمی رسد. و شاید راحت بشوم، شاید! و اگر قدمی به سمت عقب بردارم، باز پایم به این سرزمین لعنتی ام، هادس، باز می شود. به سرزمینی که جز یک عشق خانه خراب کن، غم، غصه، طرد، ترس و تحقیر هیچی نصیبم نکرد و وای اگر دستشان به من برسد. تف به این سرزمین! تف به این زندگی! تف به این زمین و تف به این نحسی! نحس؟ بله نحس. باز شروع شد این غر زدن های من؟ من که نایش را نداشتم! باز شروع شد این دل خودم را خوردن، این حس... بی شک برایتان سوال پیش آمده که زنی بیست وپنج ساله، ساعت شش عصر در ناکجاآبادی چه کار می کند که فقط می داند دمشق هادس است؟ اصلا این زن چرا این قدر مردّد است؟ چرا قدمی با زندگی و همین طور قدمی با مرگ فاصله دارد؟ چرا بین زمین و آسمانش قدمی فاصله است؟ چرا؟
عالی فقط حس میکنم سانسور شده .
خیلی دلهره گرفتمموقع خوندنش،برامکمی سنگین بود اما حال داد حوندنش.
چرا اسم کتاب هادسه؟
بعد از ابر بابک زمانی هم پیشنهاد میشه
😱عالی و خوش خان
معرکه 😎
قشنگ بود تو تعطیلات خوندمش جو داستان پر از پارونویا بود ولی قشنگبود
بعنوان یک رمان ایرانی جذاب و جدید و گیراست کمی پیچیده است به کسانیکه تازه کتابخوانی شروع میکنن پیشنهاد نمیکنم
خیلی کتاب و داستان قشنگیه
بهترین و بالاترین و عمیقترین رمان دهه اخیر در ایران که دیدم و خوندم
بهترین رمان قرن اخیر در ایران
خیلی خوبه 🥰
عالی و پر هیجان بعد از خوندنش پروپرانالول خوردم 😢❤️
بهترین رمانی که خوندم بجرئت میگم این رمان بهترینه
وقتی این رمان رو خوندم بنظرم نویسنده آوانگارده و کارش خیلی قوی بود. هفته پیش فیلم بی رویا رو دیدم که هیچ منطقی پشتش نبود مدام یاد این رمان افتادم. چون رویا هم راوی غیرقابل اعتماد بود. کاش کارگردان بی رویا به جای ساختن یک فیلم نامنسجم و بیعمق، از رو این کتاب فیلم میساخت میترکوند. بنظرم عجیبترین،جذابترین، بدیعترین، آوانگاردترین و عمیقترین کتابیه که خوندم.فکر کنم فیلمش ساخته شه سینماها سانسشون پر میشه.میریام رو هم بدن الناز ملک بازی کنه🥹
چقدر دوستش داشتم متن چقدر یک دست و خوب و روانِ. دوست دارم جلد بعدیو بخونم. منتشر شده؟
کمی اولش سرگیجه میگیرید چون یک فضای وهم آلوده اما سیرش منطقیه. وقتی کتاب رو میخوندم حس میکردم سوار ترن هوایی ام ولی شدیدا سرگرم کننده و خوب بود. آموزنده و روانشناسی بود. باعث شد از سطحی نگری م کم کنم و نسبت به خیلی حرفها و کارها بیشتر فکر کنم و تصمیماتم رو با تحقیقات بیشتری نهایی کنم. تو کتاب یکی از شخصیتها میمیره (نمیگم کدوم که اسپویل نشه) وقتی اون شخصیت مرد من اینقدر گریه کردم. چی میشد زنده میموند؟ خانم نویسنده عزیز دم شما گرم اینقدر هیجانی نوشتید اما نمیشد اسمش رو نبر رو نمیکشتید؟ ضمنا پایانش خیلی جالب بود و ایده پردازی تون سرشار از نوآوری من دوستش داشتم. (مراسم تشیع جنازه هم خیلی من گریه کردم)
رمان هادس موضوع خیلی جدیدی داره. درمورد دختر نوجوانی هست که جهان بینی بسیار محدودی داره و متاسفانه گرافتار جامعه زن ستیز، با مرد سالاری خفقان آوری هست. اون شدیدا تشنه محبته و از همون دوران کودکی سر یک محبت دیدن خیلی کوچیک عاشق پسر بزرگتر از خودش میشه. مدرسشون مختلطه و یک برادر دوقلو داره که سر یک کلاس نیستند. مدرسه یک قلدر داره و یک بار سر بشر برادر قل میریام میزاره. میریام برای این که خودی نشون بده با این قلدر در میفته و داستان پر پیچ و خم داستان رو رقم میزنه. رمان پر از معما و علامت سواله. زمان شناوره. همه چیز در هاله ای از ابهامه. بسیار تعلیق بالایی داره .داستانش قشنگ قشنگه ولی جزو رمانهای ایرانی نمیشه دسته بندی اش کرد. چون ایم نویسنده ایرانیه نمیشه گفت این رمان ایرانیه. بیشتر بهش میخورد کار ترجمه باشه یک اثر امریکایی یا لاتین که ترجمه شده باشه. نمیگم این اثر ترجمه است فقط نظرم اینه به عنوان رمان ایرانی خیلی متفاوت و عجیبه. شاید هم نویسنده ایرانی نیست. نمیدونم. به هرحال اگر کتابخوان حرفه ای نیستید این کتاب رو نخونید جون هیچی ازش نمیفهمید، نویسنده برای خودش کریستوفر نولانیِ امتیاز من به کتاب ۵/۵
خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی قشنکه یک سر و گردن از بقیه رمانهای ایرانی که خوندم قویتره. اکبدن توصیه میشه
بنظر من نویسنده خوبیه.بااینکه کتابشو نخوندم.ولی معلومه