متن کتاب "انسان بیخود" در ابتدا به شکل یک سخنرانی در دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران ارائه شده است. پس از ارائه این سخنرانی، متن آن توسط خود دکتر شریعتی اصلاح شده و در یک مجموعهای منتشر شده است. تاریخ این سخنرانی با احتمال زیاد به سالهای 49-1348 بازمیگردد. محور اصلی این کتاب مفهوم الیناسیون است، که دکتر شریعتی این مفهوم را به عباراتی نظیر "بیخودی"، "از خود بیگانگی"، "جنزدگی" و موارد مشابه تفسیر کرده است. در این سخنرانی، شریعتی به عنوان عوامل بسیاری از خودبیگانگی انسان اشاره میکند، به عنوان مثال مذهب، پول، عرفان و عوامل دیگر. او این خودبیگانگی را با خودآگاهی مقابله میکند و معتقد است که انسان در زمانی که به کار و اهداف خود انگیزه میدهد، خود را از دست میدهد و از خود بیگانه میشود. شریعتی توضیح میدهد: "انسان در حال انجام کار، ابزارها و اهداف کار را جذب میکند و در نتیجه غافل از وجود خودش میشود. تمدن و تقدیر تمدن مادی باعث ایجاد موارد و مصالح گوناگونی میشود که انسان در آنها حضور ندارد. این موارد به قیمت لحظههایی ساخته شدهاند که انسان واقعا زندگی نمیکند و خود را در آنها نمیبیند. به عبارت دیگر، انسان در این لحظات بیخود و عدم آگاهی از خود خودش است. واقعیت و وجود اصلی و حقیقی انسان قربانی شدهاند؛ به عبارت دیگر، نتیجهی "غفلت" از خود."
کتاب انسان بی خود