در جلد دوازدهم از مجموعه «بیستوپنج سال در ایران چه گذشت؟ (از بازرگان تا خاتمی)» داوود علیبابایی، ادامهی رویدادهای دوره ریاست جمهوری آیتالله خامنهای و نخستوزیری میرحسین موسوی را پیمیگیرد: در سال ۱۹۸۶ رابرت جانسون زمان زیادی را صرف عملیاتی نمود که هدف آن انتقال مخفیانه تسلیحات به عراق بود. این امر خستگی فراوانی برای وی به همراه داشت. او مجبور بود با رابطان دولت ایالات متحده در ارتباط باشد، بر افرادی که جزئیات معاملات او را اجرا میکردند، نظارت داشته باشد و همچنین برنامه سفرهای متعدد به اروپا و خاورمیانه را هماهنگ نماید. همچنین مأموریتهایی پیش میآمد که مجبور بود آنها را خود به تنهایی انجام دهد. در اوایل نوامبر همان سال یکی از این مأموریتها پیش آمد. رابطهای جانسون در سرویس اطلاعاتی خبر دادند که کاخ سفید از عملکرد ضعیف صدام در جنگ با ایران نگران میباشد و معتقد است که باید تجهیزات نظامی بیشتری به بغداد ارسال شود. جانسون این عملیات را «عملیاتی تکنیکی» مینامید، با این حال وی باید موشکهای زمین به زمین ۱۲۲ میلیمتری ساخت شوروی را به بغداد میبرد و این مأموریت عجیبی برای یک آمریکایی محسوب میشد. وی بعدها توضیح داد «از آنجا که سیستم نظامی عراق مبتنی بر تسلیحات ساخت شوروی بود، لذا واردات کل سیستمهای جدید از بلوک شرق با صرفهتر از خرید این تجهیزات از آمریکا بود، چراکه آنان با مشکلات مالی متعددی روبرو بودند. از طرف دیگر ما تلاش کردیم تا وابستگی آنان را به شوروی از بین ببریم و آنان را از لحاظ تسلیحاتی وابسته به خود سازیم. به هر حال کوشیدیم تا از طریق واسطهها و دلالان اسلحه این تسلیحات را از مسکو به صورت مستقیم دریافت کرده و به عراق ارسال کنیم، «دولت ریگان تمایلی به کمک رسمی به بغداد نداشت و سعی میکرد به صورت پنهان به عراق کمک کند و بر همین اساس، انتقال محمولهها را به افرادی چون جانسون واگذار مینمود.
کتاب بیست وپنج سال در ایران چه گذشت؟ 12