اصطلاح شهروندی پیشینه درازی دارد و از زمان یونان باستان به معنی برابری حقوق و وظایف در برابر قانون و مشارکت سیاسی فعال اما برای افراد آزاد و خــودی یعنی اقلیتی ازمردم مطرح بوده است ولی حقوق شهروندی مدرن عمری کوتاه داشته واز انقلاب فرانسه به بعد برجسته تر و پارادایمی شده است، با اینحال حقوق شهروندی ریشه عمیق در سنت وتنه فربهی در دوره مدرن دارد و ســنت ومدرنیســم را بهم می دوزد.
حقوق شهروندی یک شعارنیست، یک زندگی است ونشان می دهد که گناه فقدان آن فقط برعهده دولت نیست، برذمه همگان است.
آگاهی عمومی یکی از پشتوانه های حقوق شهروندی است.
حق گرایی افراطی یعنی تاکید صرف برروی حقوق افراد بدون تأکید برتکالیف آنها ســبب بروز وضعیت ناهنجار می شــود.
اگربپذیریم که «شــهر شهروند مدار» بستر توسعه اســت و پس ماندن از توسعه اقتصادی وفرهنگی، جامعه را ازگردونه حیات در دهکده جهانی بیرون می راند و آنگاه حقوق شهروندی به دغدغه جدی ما تبدیل شود، شناخت آسیب ها و بایدها، ضرورتی برای رسیدن به شهرشهروند مداراست.
و مباحثی درباره رابطه های حقوق شهروندی با حقوق بشر، جامعه مدنی، انتخابات، نظارت استصوابی، قانونگذاری، بیمه،سلامت، امنیت شغلی، امنیت مطبوعات، گشت ارشاد، حق اینترنت و سرعت اینترنت، جریمه های نادرست رانندگی، بهای بنزین، محیط زیست، آلودگی هوا و...