1. خانه
  2. /
  3. سریال باخانمان (پرین)

سریال باخانمان (پرین)

گوینده: عباس نباتی
3.1 از 1 رأی

سریال باخانمان (پرین)

The Story of Perrine
٪10
110000
99000
معرفی سریال باخانمان (پرین)
پرین دختر مردی فرانسوی و مادری هندی است. پدر پرین قبل از مرگ از همسر و دخترش می‌خواهد که به زادگاهشان برگردند. با مرگ پدر، پرین و مادرش مسافرت خود را آغاز می‌کنند تا خود را به روستایی کوچک در شمال فرانسه به نام ماراکور ( به فرانسوی maurecourt) برسانند. با مریضی مادر، پرین ناچار می‌شود همه چیز حتی الاغ محبوبش پاریکال را برای بدست آوردن پول و خرید دارو بفروشد اما مادرش سرانجام در پاریس (قسمت ۲۲) می‌میرد. بعد از تحمل سختی‌های بسیار، پرین خود را به روستای ماراکور (قسمت ۲۷) می‌رساند و متوجه می‌شود پدربزرگش مالک پولدار کارخانه‌ای در روستا است. پرین خود را با نام اورولی معرفی می‌کند و صاحب شغلی در کارخانه می‌شود و منتظر است تا بالاخره حقیقت را به پدربزرگش بگوید(قسمت ۴۸) …
درباره عباس نباتی
درباره عباس نباتی
عباس نباتی (زادهٔ ۴ آذر ۱۳۲۱ آبادان) از دوبلوران ایرانی است. او دانش‌آموختهٔ رشتهٔ زبان انگلیسی می‌باشد. وی در تیر ماه ۱۳۴۱ زمانی که ۲۰ سال داشت در استودیو مولن‌رُژ با شرکت در دوبلهٔ فیلم «مادام کاملیا» نزد علی کسمایی فعالیت حرفه‌ای در دوبله را آغاز کرد. پس از ۱۱ سال یعنی در سال ۱۳۵۲ برای نخستین بار مدیریت دوبلاژ را نیز تجربه کرد. کارتون‌هایی پرآوازه‌ای هم‌چون گربه‌سگ، دوقلوهای افسانه‌ای، باخانمان، بل و سباستین، دور دنیا در هشتاد روز (دوبلهٔ ۱۳۵۲) و سریال‌های بوژست، جزیره گریز، شزم، خانوادهٔ ویال، نامزد و بازی‌های محلی به سرپرستی عباس نباتی دوبله شدند.
دسته بندی های سریال باخانمان (پرین)
نظر کاربران در مورد "سریال باخانمان (پرین)"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

این داستان از آقای هکتور مالو است که داستانی بسیار زیبا دارد. درباره زندگی دختری به نام پرین است که پدرش سال‌ها پیش فوت کرده و با مادرش با یک گاری و یک الاغ به شهر‌های مختلف می‌روند تا عکاسی کنند و از این راه امرار معاش کنند. روزی به یک کاروانسرا می‌رسند و در آن‌ها با بهای ناچیزی اتاقی اجاره میکنند، قصد دارند از آن جا به شهرستانی بروند تا پیش اقوام خود زندگی کنند ولی مادر پرین در هم کاروانسرا جان به جان آفرین تسلیم میکند و قبل از مرگش به پرین وصیت می‌کند که وقتی به آن شهر رسید یک برگه خاص را به آن‌ها نشان دهد تا بفهمند او دختر چه کرد شریفی است! پرین پس از خاکسپاری مادرش با اولین قطار به سمت پاریس میرود، وقتی به آن جا می‌رسد با آخرین سکه‌ای که دارد یک تکه نان خشک میخرد و آن را میخورد، شب‌ها در بیابان‌های خاکی و بارانی سر میکند و پس از مدتی به شهر مد نظر می‌رسد. در آن جا به عنوان کارگر در یک کارخانه استخدام میشود و نام خود را نیز دروغ میگوید تا مبادا کسی او را بشناسد ولی سر انجام بخت روی خوش به او نشان میدهد و او را به عنوان مترجم از زبان فرانسوی به انگلیسی استخدام میکنند. پدربزرگ واقعی پرین صاحب همان کارخانه بزرگ بوده است و مبتلا به بیماری آب مروارید. به زودی پرین به دستیار پدربزرگش تبدیل میشود و بعد نام واقعی خود را فاش میکند. پدربزرگ او بهبودی کامل پیدا میکند و به کمک پرین به تمام بینوایان شهر و کارگران کارخانه کمک مالی میکنند و زندگی خوب و خوشی را در کنار یکدیگر میگذرانند. این داستان برای نوجوانان بسیار جذاب و آموزنده است، از این جهت که یاد بگیرند هیچ وقت تا امید نشوند و امیدشان به خدا باشد... داستانی غنی و در عین حال سلیس مناسب برای هر رنج سنی ای از کودک تا بزرگسال #معرفی_کتاب_با_ایران_کتاب

1401/06/21 | توسطGIN
12
|