کتاب «تپش هستی»، همانطور که گفته شد، متد بنیان را از زبان بنیانگذار آن شرح میدهد و نقشۀ راهی به دست میدهد که با کمک آن بتوانیم زندگی خود را تغییر دهیم و روابط فردی و عاطفی و جمعی خود را بهبود بخشیم و هم در زندگی فردی به احساسی خوب دست یابیم و هم در کار و حرفۀ خود به موفقیت برسیم و به انسانی موثر بدل شویم.
چنانکه دکتر فرشید مرادیان، متخصص روانشناسی و رواندرمانگر پویشی – تجربهای و پژوهشگر رواندرمانی تطبیقی – تلفیقی، در درآمدش بر کتاب «تپش هستی» اشاره میکند، متد بنیان روشی برآمده از روانشناسی عامه و سنت و فرهنگ شفاهی و بومی است و مبنای خود را بر زندگی عملی و تجربه میگذارد.
در کتاب «تپش هستی» میبینیم که چطور تجربههای ما در زندگی و نیز تجربههایی که نسلهای پیاپی به آنها دست یافته و آنها را سینهبهسینه و بهصورت شفاهی به آیندگان انتقال دادهاند، حاوی آموزههایی مهم برای رسیدن به موفقیت در زندگی هستند.
فرشته میرهاشمی در کتاب «تپش هستی» از تجربههای خود میگوید و نشان میدهد که تجربۀ شخصی و سنت روانشناسی عامه چگونه میتواند انسان را در رشد شخصی و حرفهای و دستیابی به متدی برای موفقیت یاری دهد.
سنت بنیان، که کتاب «تپش هستی» به آن میپردازد و مبانی آن را بیان میکند، چنانکه در درآمد دکتر فرشید مرادیان بر این کتاب توضیح داده شده، سنتی است که «به مثابۀ نظریه، تحت عنوان "نظریۀ هستیگرای بنیان" خود را معرفی میکند و میتوان آن را از لحاظ تبارشناختی، همخانواده نظریههای روانشناختی وجودگرا خصوصا رویکردهای هایدگریای چون دازاینکاوی دانست.» مرادیان در این مقدمه در توضیح بیشتر نسبت سنت بنیان، بهلحاظ نظری، با نظریههای روانشناختی وجودگرا مینویسد: «این نظریه با محوریت بودن با آنچه هست، تبیینی از هستی بر اساس مثلث بودن – انجام – داشتن و دیدگاهی گشوده به هستی، بر زمینۀ تمامیت و قصدمندی ارائه میدهد.»
کتاب تپش هستی