درست مثل فولادی که در میان شعلههای آتش شکل میگیرد و ساخته میشود، قهرمان هم از دل تحمل سختیها و دردها متولد میشود. امیرعلی با درسی که از خضر گرفته است برگشته تا خودش را به آتش مبارزهای سخت بسپارد، مردم را از دست ناتان نجات دهد و بیماری اصلی را درمان کند. اما آیا این آتش از او یک قهرمان میسازد؟ یا آنقدر طاقت فرساست که او را از پا در میآورد و در دل خود ذوب میکند؟
کتاب ایلیا (11)