روش گروهی که در دهه های اخیر بیشترین موفقیت را در کاهش آسیب اعتیاد داشته است، از ماهیت اجتماعی برخوردار بوده و اساسش بر مبنای بعد اجتماعی فرد مصرف کننده قرار گرفته است. فرد معتاد که به دلایل اجتماعی از گروه (خانواده و جامعه) فاصله گرفته و انزوا طلبی و زندگی فردی را پیشه خود ساخته است، تنها با قرار گیری اش در گروهی که متشکل از اعضایی در شرایط یکسان به لحاظ احساسی و موقعیتی با او بوده، هویت اجتماعی خاص گروه را کسب می کند. در نهایت با ایجاد حس تعلق خاطر نسبت به گروه و گرفتن تایید از سوی همدردان خود، اجتماعی شدن مجددش اتفاق می افتد. این کتاب نقش کارکردهای گروه درمانی اعتیاد در شکل دهی هویت اجتماعی خاص گروه در افراد مصرف کننده، پذیرش اجتماعی و بازپروری منش و کنش آنان را بررسی می کند. بدیم منظور با رویکردی جامعه شناختی از نظریه های اجتماعی چون نظریه منش اریک فرم، نظریه کنش هربرت بلومر، نظریه نمایشی، تحلیل چارچوب و داغ از اروینگ گافمن، حوزه عمومی و کنش ارتباطی یورگن هابرماس، راه ها و اهداف رابرت مرتن، ساختار ذهن زیگموند فروید و ناخودآگاه جمعی کارل گوستاویونگ بهره می گیرد.