کتاب اسرار دخمه شاپور

Secrets of Shapur's Catacombs
کد کتاب : 136772
شابک : 978-6228115566
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 519
سال انتشار شمسی : 1402
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

اسرار دخمه شاپور
Secrets of Shapur's Catacombs
کد کتاب : 7982
شابک : 9789645870810
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 717
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2018
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 9
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب اسرار دخمه شاپور اثر ابراهیم زمانی آشتیانی

نوشته ابراهیم زمانی آشتیانی به چاپ انتشارات دنیای کتاب است. او نویسنده ایست اهل دیار لاهیجان که همواره از شهرت گریزان بود، در بسیاری از آثارش از درج نام خویش خودداری می کرد و هرگز به چاپ مصاحبه ای در مطبوعات رضایت نداد. همواره خواهان خدمت رسانی فرزندانش به محرومین و کسب مدارج عالیه توسط آن ها بود، با اندک درآمدی که از راه نوشتن به دست می آورد فرزندانش را برای ادامه تحصیل به خارج از کشور فرستاد.

اسرار دخمه شاپور رمانی است از او، در مورد زندگی یک فرد نظامی روایت می کند. آن ها سارقینی را دستگیر کرده و پس از روزها بیابانگردی حال به مقصد رسیده و وظیفه خویش را به پایان رسانده اند. اکنون هنگام استراحت و تجدید قوا فرا رسیده تا خستگی روزها سرگردانی را از تن به در کنند. اما گویا ماموریت دیگری در راه است…

کتاب اسرار دخمه شاپور

ابراهیم زمانی آشتیانی
سرهنگ ابراهیم زمانی آشتیانی (۱۳۶۸–۱۲۹۴) رمان نویس، فیلمنامه نویس یکی از پاورقی نویسان مشهور ایران بود. وی در مجله ترقی با پاورقی های تاریخی خود طرفداران بی شماری داشت. گفته می شود تعداد صفحات به جا مانده از این نویسنده پرکار (اعم از رمانهای تاریخی و اجتماعی و پاورقیهای مختلف) بیش ازنیم میلیون صفحه می باشد که ازلحاظ کثرت درایران بی رقیب و در خارج با الکساندر دوما قابل مقایسه است. «به سوی روم» در سه جلد، خورشید تیسفون در سه جلد، «دلشادخاتون» در هفت جلد، «زیبای مخوف» در هفت جلد، «سلطانه جن...
قسمت هایی از کتاب اسرار دخمه شاپور (لذت متن)
من چون فرمانده خود را خوب می شناختم و به تمام صفات و اخلاق او آشنا بودم بطور وضوح در قیافه اش می دیدم که نگرانی خاصی دارد و منظورش از آن جمله این است که بداند آیا من حاضر برای اجرای ماموریت دیگری هستم یا خیر. من که از باده ی فتح و پیروزی سرمست بودم و به علاوه ادب نظامی حکم می کرد خود را از تک و تا نیاندازم با همه ی خستگی و ناراحتی گفتم اختیار دارید جناب یاور استراحت ما در میدان مبارزه و انجام وظیفه است . یاور علیخان تبسمی کرده گفت در این صورت می توانی ماموریت دیگری را قبول کنی اما اینرا بدان که در این ماموریت تعقیب اشرار و زد و خورد و بیخوابی و بیابانگردی وجود ندارد. من با تعجب به سخنان او گوش داده گفتم این چگونه ماموریتی است که…