برای سرزمین مردگان محشر نمی آید
که از دست دعا هم هیچ کاری برنمی آید
دلم ابری شده، پاکم ولی پا در لجن دارم
به مرداب زمانه چتر نیلوفر نمی آید
پیاپی تشت رسوایی دزد از بام می افتد
ولی از مردم کوچه صدایی درنمی آید
.
.
کسی که روبه روی چوبه ی دار است می فهمد
تبسم های اجباری به چشم تر نمی آید