«به من هشدار داده بودند، ولی فکر نمی کردم برای خودم اتفاق بیفتد. من بیش از اندازه قوی بودم. من جادوگری بودم که مجموعه دستورالعمل های جادوگری را پر بار کرده بودم. نسل های زیادی از جادوگران را تربیت کرده بودم. با قاطعیت و انصاف بر همه اعمال نفوذ کرده بودم. از مادر نزاییده کسی که بتواند روزی مرا از تخت به زیر آورد!»
قشنگ بود و مناسب نوجوانان دوستی پُم و ورت دوستی نابی بود