تجربههای نزدیک به مرگ پدیدهای تازه نیست. پژوهشها نشان میدهد که از گذشتههای دور برخی انسانها هنگامی که در آستانه مرگ قرار گرفتهاند و آن شرایط را پشت سرگذاشته و نمردهاند، تجربههایی را از آن لحظهها گزارش کردهاند که برای دیگران باورناپذیر و شگفتآور بوده است؛ تا جایی که آنان را انکار میکرده و بدانها نسبت جنون و ماخولیا میدادهاند. این انکارها سبب میشده تجربهکنندگان از تجربه خود با دیگران سخنی نگویند. اما در روزگار ما پژوهشگران بسیاری علاقهمندند از محتوای این تجربهها آگاه شوند و بتوانند آنها را تحلیل کنند. این دانشافزایی میتواند در نگرش ما نسبت به زندگی پس از مرگ نقش آفرین باشد. امروز روانشناسان با تکیه بر دادههای این تجربهها و تأثیر آنها در نگرش انسانها به زندگی و مرگ، بسیاری از بیماریها و اختلالات روانی را درمان میکنند.
آنچه پیشرو دارید اثری است که در بردارنده گزارش ۴۲ تجربه نزدیک به مرگ از شهروندان ایرانی و آمریکایی است. این پژوهش در نوع خود کمسابقه و در میان آثاری که در این زمینه به فارسی منتشر شده است کمنظیر است. امید که یافتههای آن بتواند مرجع پژوهشهای بنیادین دیگری باشد و مخاطبان نیز بتوانند با مطالعه این اثر دیدگاهی بهتر از گذشته به زندگی و مرگ خویش بیابند.
کتاب حاضر دارای ویژگیهای خاصی است که در آثار مشابه یافت نمیشود. اولین ویژگی مهم شیوهٔ گردآوری این تجارب است. تمامی تجارب بدون واسطه و از طریق مصاحبهٔ مستقیم بهدست آمده است و برای گزینش آنها چندین ملاک درنظر گرفته شده است. از مهمترین این ملاکها، سلامت روانی مصاحبهشونده، اعتبارسنجی صحبتهای تجربهکننده، و تمایز نهادن بین تجربههای نزدیک به مرگ و تجربههای مشابه از قبیل رویا و برونفکنی و تجارب ارادی است. ویژگی دیگر تعدد و تنوع گزارشها در این کتاب است. برخلاف کتابهایی چون در آغوش نور از بتی جی. ایدی و نور نجاتبخش از دنیون برنکلی که فقط شرح تجربه یک فرد و صرفا منعکس کننده دیدگاه نویسنده است، در این کتاب تجارب گوناگونی از افراد مختلف با باورهای پیشینی متفاوت آمده است که بهتبع آن خوانندگان از دیدگاههای گوناگون آنها دربارهٔ تجربهٔ نزدیک به مرگ و دیگر مسائل معنوی مرتبط مطلع خواهند شد. ویژگی سوم، کنار هم قرار دادن تجربههای کسانی است که در دو منطقهٔ جغرافیایی، در شرق و غرب عالم، با فرهنگ و ملیت و دینهایی متفاوت زندگی میکنند. مطالعهٔ چنین تجاربی زمینهٔ بررسی این مسئله را فراهم میکند که آیا تفاوت در فرهنگ و دین و ملیت در مولفههای کلی تجارب نزدیک به مرگ تفاوت ایجاد میکند یا خیر؟ اگر نتیجه این باشد که تجربههای نزدیک به مرگ در کلیات دادههایی یکسان بهدست میدهد و کلیت آنها تحتتأثیر دین و ملیت و فرهنگ تمایزهای بنیادین ندارد، میتوان این را دلیلی بر اعتبار تجارب نزدیک به مرگ قلمداد کرد.
کتاب به وقت مرگ