ارل.ای.گرولمن میگوید: اگر نگران صحبت با کودکانتان درباره مرگ هستید، تنها نیستید. بسیاری از ما مردّدیم که درباره مرگ سخن بگوییم، بویژه با جوانترها. اما مرگ واقعیت اجتنابناپذیر زندگی ماست. ما باید بدان بپردازیم و کودکانمان نیز باید به آن توجه کنند. اگر بنا باشد به آنها کمک کنیم باید آنها را آگاه کنیم که سخن گفتن از مرگ امری مطلوب است. با حرف زدن با کودکان درباره مرگ میتوان دریافت که آنها تا چه اندازه درباره آن میدانند و چقدر از آن بیخبرند. اگر کودکان این موضوع را درست نفهمند همواره نگرانند و میترسند. این وظیفه ماست که شناخت و اطلاع کافی در اختیار آنها قرار دهیم. گرچه صرف سخن گفتن کافی نیست اما بدون سخن، توان کمک کردن ما محدود میگردد. آنچه درباره مرگ به بچهها میگوییم و زمان سخن گفتن ما بستگی به سنّ و تجربه کودکان دارد. البته این امر به تجارب، باورها، احساسات و وضعیتی که ما خودمان را در آن درک میکنیم نیز بستگی دارد چه، هر وضعیتی که ما در آن هستیم با وضعیت دیگر متفاوت است. برخی مباحث مربوط به مرگ ممکن است از طریق اخبار یا برنامههای تلویزیون و در فضایی تقریبا غیر احساسی مطرح شود. مباحث دیگر ممکن است ناشی از بحرانهای خانوادگی و کاملا احساسی باشد. این اطلاعات نمیتواند در خور هر موقعیتی باشد. بلکه تنها دادههایی کلیاند که برخی نیازهای خانواده و کودکان را تامین میکنند.
کتاب پدربزرگ همه چیز را نگفته بود