یکی از دربان ها با دیدن من، فریاد زد: _فرستاده جناب قیصر روم وارد می شود. وارد شدم. تالار کاخ یزید را آذین بسته بودند و باشکوه تر از قبل می نمود. خود یزید هم، لباسی قرمز به تن کرده بود و جام شراب به دست، دعوتم کرد تا کنارش بر تخت سلطنت بنشینم و گفت: - بیا که خوش وقتی آمدی. من شادم و می خواهم در شادی ام شریک شوی. رفتم و بر تخت نشستم. در آن حال، سری را در تشتی آوردند و جلوی ما گذاشتند. پرسیدم: این، سر کیست؟...
این کتاب با این قیمت الان چاپ چهارمش هست.
سلام وقت بخیر ببخشید چ جوری سفارش بدم
سلام با وجود تبلیغات وسیع در فضای مجازی چقدر خوب میشد که این کتب به صورت الکترونیک در فضای مجازی پخش میشد هم تبلیغ بود.وهم جوانان را مخاطب قرار میداد به امید روزی کهدر تبلیغ دین گامهای بزرگی برداشته شود.تا در مقابل تبلیغات ضد دین که در فضای مجازی صورت میگیرد مقابله درستی صورت گیرد.به امید آن روز یا حق