مورچه رفت سراغ یک کار سخت؛ باید پارکینگ را خالی می کرد با استخر. مورچه آب استخر را که کشید، ولو شد. آن وقت لنگ لنگان رفت سراغ اسباب های سنگین و سخت. خرخر کمد و میز و صندلی اضافه را کشید و برد تا کنار کوه و دشت. همه گفتند: آخی... مورچه بدبخت. گربه که از درخت بالا می رفت، خندید و گفت: لازم نیست این همه کار سخت، فقط یک زنگ بزن به 1 و 3 و 7 ؛137 صدو سی و هفت.
کتاب مجموعه 137