تکنولوژی اطلاعات، به صورت انقلابی از سال ۱۹۹۰ میلادی به بعد، اغلب عرصههای زندگی انسان را دچار تغییر بنیادین کرده است. سرعت همهگیر شدن و تغییرات، بهقدری بالا بود که فیلسوفان، کمتر فرصت بررسی این رویداد را پیدا کردهاند. سیاست که وظیفه ساماندهی عرصه قدرت را به صورت متعادل، برعهده دارد با تکنیکهای عصر اطلاعات دچار تحولات شکلی و محتوایی شده است. این کتاب تلاش دارد صورت ناخودآگاه و منطقهای پنهان رابطه تکنولوژی اطلاعات و سیاست را مورد واکاوی دقیق قرار دهد. سیاستمداران، شهروندان، دولتها و بازیگران بینالملل، نسبت به تکنولوژی اطلاعات، دارای پیش فرضها و منطقهای آشکار و پنهانی هستند که اغلب دارای نظم و ساختاری نااندیشیده است اما بر روی آینده سوژههای سیاست، تأثیر مستقیم دارد. این کتاب به ده منطق اصلی رابطه تکنولوژی اطلاعات و سیاست میپردازد؛ به گونهای که در هرکدام، تکنولوژی اطلاعات و سیاست در جهانزیست خوشبین و تفهمی، متعادل و انتقادی و رادیکال و بدبین، به سیاستگذاری و رقم زدن آینده جماعتهای انسانی روی میآورند. نویسنده کتاب تلاش میکند ده منطق ممکن ارتباط تکنولوژی اطلاعات و سیاست را با به سخن درآوردن فیلسوفان و نحلههای اصلی فلسفه سیاسی قرن بیستم به گونهای با روش پدیدارشناسی به سخن درآورد که هیچ غیری، امکان ورود به منظومه را نداشته باشد و طرحی منطقی برای راهبرد سیاستگذاری توسعه و ساماندهی مجدد متن سیاست در ایران با استفاده از خودآگاهسازی درباره عصر جدید، ایجاد کند.
کتاب رهایی یا انقیاد