از وقتی توی رختخواب رفته بود، با خودش فکر می کرد اگر توقف دنیا در روز اتفاق بیفتد، آدم می فهمد. اولین چیزی که متوجه می شوی، سکوتی است که همه جا را دربرمی گیرد. درست مثل این که کسی تلویزیون را خاموش کرده باشد. در نور روز می توانی به راحتی همه چیز را ببینی. دیگر دودی از اگزوز ماشین ها بیرون نمی آید. اتومبیل ها قبل از این که به راست یا چپ بپیچند، در وسط خیابان متوقف می شوند. نور راهنمای آن ها دیگر چشمک نمی زند. فقط روشن مانده است. می بینی مردم بیرون از کافه ها با هم صحبت می کنند. اما نمی فهمند که صحبت ها و افکارشان متوقف شده است. سگی را کنار درخت می بینی که یک پایش را هوا برده است و نمی داند این طولانی ترین زمان ادرار کردن اوست. خلاصه این که اگر توقف دنیا در روز اتفاق بیفتد آدم می تواند همه چیز را ببیند.
کتاب خیلی خوبیه حتماً حتماً بهتون پیشنهاد میکنم بخرید
عاللییی بوددد حتما بخونید