کد کتاب : | 98945 |
شابک : | 978-6229563335 |
قطع : | رقعی |
تعداد صفحه : | 90 |
سال انتشار شمسی : | 1398 |
نوع جلد : | شومیز |
سری چاپ : | 1 |
زودترین زمان ارسال : | --- |
صحنه تاتر، نه سینماست و نه رادیو، صحنه تاتر منحصر به یک صحنه نمایش است که تماشاگران در برابر آن نشسته اند و نمایشنامه نویس باید این امر را دریابد. در سینما، دست فیلمنامه نویس برای تبدیل یک داستان کوتاه به یک فیلمنامه کاملا باز است. نمونه های فراوانی داریم که داستان کوتاه یک نویسنده به یک فیلمنامه خوب بدل شده است و در اجرا هم فیلمی درخشانی از آن ارائه شده است. همچون داستان کوتاه برفهای کلیمانجارو نوشته ارنست همینگوی. نویسنده داستان کوتاه سعی دارد در حداقل زمان، موضوع و پیام خود را بیان کند و با یک شوک، داستان خود را به پایان رسانده و خواننده را مجذوب سازد. نویسنده به کمک کلمات توصیفی حس و حال شخصیت داستان و فضای رویداد را می آفریند، آنچه را در ذهن شخصیت های داستانش می گذرد، در چند جمله به خواننده القا می کند اما این برای نمایش قابل اجرا نیست، نمایشنامه نویس باید به آن عینیت بخشد. اصول داستان نویسی و اصول نمایشنامه نویسی، اشتراکاتی با هم دارند اما یکی برای خواندن است و دیگری برای دیدن. دشواری کار نمایشنامه نویسی که به سراغ داستانی می رود تا آن را برای صحنه آماده کند از همین جا شروع می شود. از سوی دیگر برای ایجاد جذابیت و کشش در نمایشنامه های تک پرده ای به دلیل پرسوناژ کم، باید از روزمره گی و پرگویی حذر کرد تا بتواند تماشاگر را به درنگ و تفکر وا داشت، این همان چیزی است که مهسا بهروز منش در جهت حصول آن کوشیده است. البته این چهار نمایشنامه، آغاز کار اوست و او فرصت فراوانی برای خلق نمایشنامه هایی که بازتاب زندگی ایرانیان را داشته باشد، دارد.
منبع: سایت ناشر