"تو خیلی کوچولویی!" داستان دوستداشتنی یک موش کوچک به نام «تاد» است؛ موشی با قلبی بزرگ و رویایی بزرگتر. تاد میخواهد در کارهای روزانهی مزرعه کمک کند، اما مدام به او گفته میشود که برای چنین کارهایی زیادی کوچک است. با این حال، تاد ناامید نمیشود. او در دلش امیدوار است که روزی بتواند کاری کند که همه ببینند اندازهی بدن، هیچ ربطی به بزرگی دل ندارد. و بالاخره این فرصت پیدا میشود: وقتی حیوانات مزرعه موقع شام در انباری گیر میافتند، فقط تاد است که به خاطر جثهی کوچکش میتواند از یک شکاف باریک عبور کند و در را باز کند. و در یک صحنهی بامزه و دلگرمکننده، او قبل از دعوت بقیه، خودش را مهمان یک تکه پای بزرگ میکند! - **ارزش خود و پشتکار:** این داستان به بچهها یاد میدهد که توانایی و ارزش واقعی به ظاهر یا اندازه نیست، بلکه به دل، تلاش و نیت بستگی دارد. - **باور به خود:** تاد، حتی وقتی کسی باورش ندارد، به خودش ایمان دارد و همین ایمان، تفاوت را رقم میزند. - **همکاری و جامعهپذیری:** داستان به زیبایی نشان میدهد که در یک جامعه، هر کسی فارغ از اندازه یا قدرتش میتواند نقشی مهم داشته باشد. نقاشیهای آبرنگی و گرم استیو لاویس، جان تازهای به فضای مزرعه میبخشند. چهرههای بانمک حیوانات، احساسات را بهزیبایی منتقل میکنند و خوانندهی خردسال را همپای ماجرا نگه میدارند. "تو خیلی کوچولویی!" کتابی دلنشین، تقویتکنندهی اعتمادبهنفس و سراسر امید است. مخصوص بچههایی است که شاید گاهی فکر میکنند دیده نمیشوند یا بهخاطر جثه یا سنشان جدی گرفته نمیشوند. این کتاب به آنها یادآور میشود که هر کسی حتی یک موش کوچولوی مزرعه میتواند قهرمان باشد.
درباره شن رودی
شن رودی در سنگاپور متولد شد و قبل از اقامت در آکسفورد در بسیاری از کشورها زندگی کرد. عشق او به کلمات باعث شد تا از طریق تعدادی از مشاغل دیگر از جمله زمانی که به عنوان روزنامه نگار، نویسنده کپی رایت و مجری رادیو سپری می کرد، نویسنده شود.