گرگ هاوارد در ایالت کارولینای جنوبی، متولد و بزرگ شد، جایی که عشق او به کلمات و داستان ها در جوانی شکوفا شد. گرگ که در ابتدا قصد داشت به یک ترانه سرا تبدیل شود، این رویا را به چراغ های روشن نشویل، تنسی دنبال کرد و سالها را صرف تولید موسیقی دیگران کرد تا اینکه سرانجام به علاقه کودکی خود برای نوشتن داستان بازگشت. گرگ رمان های بزرگسال و متوسط را با محوریت شخصیت ها و موضوعات LGBTQ می نویسد. او یک وسواس ناسالم با جام کره بادام زمینی ریز دارد و در حال حاضر با سه نوزاد خز نجات یافته خود - مولی، توبی و رایلی در نشویل اقامت دارد.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟