نام من آنا سیمپسون است و من معلم توسعه شخصی، نویسنده الهام و سخنران الهام بخش شناخته شده بین المللی هستم. من در یک شهر کوچک اوکراینی به نام Pollone در یک خانواده فقیر اما دوست داشتنی به دنیا آمدم. من همیشه در آرزوی چیزهای بیشتری در زندگی بودم. من از پذیرش کر خودداری کردم زیرا می دانستم جهان می تواند چیزهای بیشتری ارائه دهد. من به دنبال راه هایی برای گذر از زندگی ای بودم که در آن زندگی می کردم و به نظر نمی رسید آینده امیدوار کننده ای داشته باشد. من تصمیم قطعی گرفتم که چیزی از خودم و زندگی ام بگیرم. من به عنوان یک فرد معتقد به اینکه مردم خالق زندگی خود هستند، در حالی که زندگی ام را دنبال می کردم و رویاهام را دنبال می کردم، در مقابل واکنش گرا فعال می شدم. در ابتدا، جاه طلبی های من همچنان مشتاقانه ادامه داشت، اما بعداً آنها گوشت و خون پیدا کردند در سن 21 سالگی من رویای خود را برای آمدن به سرزمین فرصت ها، ایالات متحده، به تنهایی برآورده کردم. این مسیر چالش برانگیز بود اما بسیار سودآور بود. چند سال اول سخت بود که به تنهایی و بدون کمک و حمایت باشم. با داشتن مشاغل متعدد در زمینه خدمات به مشتریان که از نظر احساسی و مالی رضایت من را جلب نمی کرد، اشتهای سیری ناپذیری برای یادگیری و رشد، افزایش ذهنم و افزایش آگاهی خود در زمینه توسعه انسانی و روانشناسی موفقیت ایجاد کردم. رشد شخصی به اعتیاد سالم من تبدیل شده است. در مقطعی احساس کردم که نیاز دارم دانش آموخته خود را با سایر زنان که نیاز به تشویق، حمایت و الهام دارند، به اشتراک بگذارم. من هیچ حمایتی نداشتم، اما به شدت به آن نیاز داشتم. سپس اشتیاقم را برای صحبت های انگیزشی، که از دوران کودکی در من وجود داشت، و هدفم از کمک به زنان برای تغییر زندگی خود کشف کردم. من به تیم جان مکسول (سازمان جهانی رهبران) پیوستم و تبدیل به یک معلم دگرگون کننده و سخنران الهام بخش شدم. اکنون، من در حال مهندسی مجدد زندگی خود در انگلستان هستم که با مردی که رویای من است ازدواج کرده ام.