آناهیتا تیموریان در سال ۱۳۵۰ و در زمستانی پربرف، در تهران چشم به جهان گشود. پدر و مادرش هر دو دبیر بودند و این خود دلیلی بود که آرزوهایشان خصوصاً برای فرزند اول، طعمی از هنر و فرهنگ داشته باشد. مسیر زندگی پدر را برای سالهایی از خانه دور نگه داشت، اما آرزوهای او را نه! این دلتنگی و غم دوری دستمایه رؤیاپردازیهای ابتدایی دختر خانه بود و مایه خیالبافیهایش. سال ۱۳۷۷ از دانشگاه هنر و معماری فارغ التحصیل شد، اما هیچگاه معماری نتوانست ابزار مناسبی را برای بیان احساسات او در اختیارش قرار دهد. نقاشی و نویسندگی جایگزین مناسبتری به نظر میآمدند. اولین کتاب او (ماه بود و روباه) در سال ۱۳۷۸ توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسید که بعدها به زبانهای بسیار دیگری ترجمه و موفق به اخذ جایزه ادبی مرکز بین المللی مطالعات ادبی کودکان و نوجوانان اوگتاگونال پاریس شد و هم اکنون نیز در کتابهای فارسی ششم دبستان، برای تمامی کودکان این سرزمین قابل دست رسی است.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟