هوراس مک کوی

هوراس مک کوی

هوراس مک‌کوی (Horace McCoy) نویسنده و فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی بود. هوراس مک کوی (۱۸۹۷ تنسی- ۱۹۵۵ کالیفرنیا) در یک خانواده ایرلندی-آمریکایی فقیر ولی اهل ادبیات زاده شد و در ایالت تنسی آمریکا رشد کرد و به عنوان هوانورد در جنگ جهانی اول در نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا خدمت کرد. بعد از ترک مدرسه در سن شانزده سالگی، و پس از تغییرهای متوالی شغلی، او سرانجام به گارد ملی هوایی آمریکا پیوست و به عنوان کمک خلبان بمباران‌کننده هواپیماهای de Havilland به فرانسه فرستاده شد. در پنجم آگوست سال ۱۹۱۸، پس از کشته شدن خلبان اصلی هواپیما، با در دست گرفتن کنترل هواپیما موفق به انهدام یک جنگنده دشمن شد و با وجود زخمهای زیاد موفق به بازگشت گردید. از ماه نوامبر تا پایان جنگ او به عنوان خلبان اصلی جنگنده ادامه کار داد و حدود چهارصد ساعت پرواز در آسمان دشمن انجام داد.
داستانهای نخستین او در مجله Black Mask که پس از جنگ جهانی اول نگاشته شد اشتهای سیری ناپذیر جامعه آن زمان نسبت به داستانهای حادثه ای-هوایی را پاسخ می‌داد. در سال ۱۹۲۱ با Loline Scherer ازدواج کرد که حاصل آن یک فرزند بود. پس از جدایی از همسر اول، مک کوی درس سال ۱۹۲۸ با Helen Vinmont ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد.

کتاب های هوراس مک کوی

آنها به اسبها شلیک می کنند


کاش خانه می ماندم


کفن جیب ندارد


بیشتر بخوانید

آشنایی با عناصر «داستان نوآر»

در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.

لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی

داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»